کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وصلة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پرو
واژهنامه آزاد
وصله
-
پینوپروک
واژهنامه آزاد
وصله کردن - وصله پینه کردن - دوخت ودوز - تکه هایی از پارچه های مختلف - از خرده وریزه های پارچه های مختلف ورنگارنگ بقچه ویا جامه ای دوختن - به هم دوختن چند جزء متفرق برای ایجاد یک کل واحد .
-
دوخته doxte
واژهنامه آزاد
دوختِه درگویش لری ولکی 1درلرستان:1-دوختن ،وصله کردن دوپارچه به هم دیگر 2-زل زدن وخیره شدن 3-شیردوشیدن ازواژه های منسوخ درزبان پارسی ست که درحال حاضرهم ازاین واژه باهمین معنی هم استفاده میشود
-
ذوالنار
واژهنامه آزاد
کلمۀ "ذوالنار" (زُنّار) به کراوات [ کْرا / ک ِ ] (فرانسوی ، اِ) (دراز آویز) اطلاق می شود که مسیحیان و زردشتیان از دیرباز، برای تمایز خود از مسلمانان، آن را به گردن یا کمر می آویخته اند. بستن زنار در زمان پیغمبر (ص) نیز در میان مسیحیان رواج داشته است....