کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وسیله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وسیله
واژهنامه آزاد
کمک رسان / به وسیله:به کمک ، به موجب، به راه،/ وسیله:روش، راه،
-
وسیله
واژهنامه آزاد
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:هاندیک، ابزار (سنسکریت:بْهاندیکا) اوپاک
-
جستوجو در متن
-
in care of
واژهنامه آزاد
به وسیلۀ، توسطِ، از طریقِ.
-
سماور
واژهنامه آزاد
ریشه کلمه از روسیه بوده ، به معنای وسیله جوش آورنده آب به وسیله آتش، در ایران سالها قبل از کشور روسیه این وسیله وارد شده است
-
کواتر
واژهنامه آزاد
وسیله ناوبری که یکچهارم دایره است.
-
آستانه
واژهنامه آزاد
مقدمه، وسیله، چوب زیرین
-
ناسوس
واژهنامه آزاد
تلمبه وسیله فشرده سازی هوا
-
طیاره
واژهنامه آزاد
هواپیما ، وسیله ی نقلیه
-
هیبه
واژهنامه آزاد
خورجین-وسیله ای برای حمل ونفل
-
پیجر
واژهنامه آزاد
گیرنده ( وسیله ای ارتباطی)
-
لانچر
واژهنامه آزاد
سکوى پرتاب ،وسیله پرتاب موشک ،پرتاب کننده ،حمله کننده ،وسیله پرتاب
-
آی. یو. دی
واژهنامه آزاد
وسیله ای برای جلوگیری از بارداری که در رحم زن قرار می دهند .
-
آدر
واژهنامه آزاد
رگزن؛ نیشتر؛ وسیله ای که با آن رگ بزنند.
-
درون ریزی
واژهنامه آزاد
انتصاب, مقداردهی کردن چیزی. مثال:مقدار دادن به حافظه خود به وسیله فکر کردن.