کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بیتا وان
واژهنامه آزاد
بی.گناه
-
جستوجو در متن
-
گوان
واژهنامه آزاد
گُ وان- لباس بلند زنانه بافته شده با دست یا ماشین.
-
کیکی
واژهنامه آزاد
از طوایف کرد کرمانج در خراسان ایران شهر وان ترکیه و ناحیه حلب سوریه
-
آریوان
واژهنامه آزاد
(کردی) آتش وان؛ نگه دارندۀ آتش، سرچشمۀ نور و روشنایی.
-
آریوان
واژهنامه آزاد
آتشه وان، (وان:نام شهری کوردنشین در جنوب شرق ترکیه)
-
شیروان
واژهنامه آزاد
نام شهری در خراسان شمالیست(در زمان حکومت صفویه ایلاتی از کوردهای جنگجو برای مقابله با حجوم ازبکها به مرزهای شمال شرق ایران، از نواحی غربی ایران به این منطقه کوچ داده شدند که به واسطه رویه جنگاوری این مردم معروف بودند به شیرهای وان- وان شهری کوردنشین ...
-
ارارتور
واژهنامه آزاد
تمدنی تقریبا همزمان با مادها(سده 9 ق.م) ساکنین شمال غرب دریاچه مدیترانه (بین دریاچه مدیترانه و دریاچه وان ترکیه) که به پارس ها شهرت داشتند. با تمدنی درخشان و موساسیر درکشور ارمنستان کنونی مرکز پایتخت آنها بوده است
-
آس و پاس
واژهنامه آزاد
آس وپاس در حقیقت آسمان پلاس بوده است. کلمه آس به معنی فلکواره-شیی مدور وزوجورانه که یکی زیر است ودیگری زبر وآن که زبر است میکوبد ومیگردد.آس بلندی گردگون-سنگ آسیا را آس میگویند که گرد است وزبرین است .
-
کیوان
واژهنامه آزاد
کیوان از دو واژه ی کی/ به معنی خوبی و نیکی و یا پاکی و خلوص و وان/ به معنی نگهبانی یا نگهبان تشکیل شده است که در مجموع میکند:نگهبان خوبی ها یا پاکی ها و از آنجا که به سیاره ی زحل در آسمان کیوان گفته میشود این معنی نیز میتوان برداشت کرد که نگهبان آسم...