کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وارد در پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
منهول
واژهنامه آزاد
آدم رو ، سوراخی که امکان وارد شدن انسان در آن باشد
-
چینی
واژهنامه آزاد
حرکت گذاری (اعراب) را در این قسمت نوشته و در فیلد «واژه» تنها شکل اصلی و بدون حرکت گذاری لغت را وارد نمایید.رضوان
-
توجردی
واژهنامه آزاد
حرکت گذاری (اعراب) را در این قسمت نوشته و در فیلد «واژه» تنها شکل اصلی و بدون حرکت گذاری لغت را وارد نمایید.توجردی
-
یوحنا
واژهنامه آزاد
حرکت گذاری (اعراب) را در این قسمت نوشته و در فیلد «واژه» تنها شکل اصلی و بدون حرکت گذاری لغت را وارد نمایید.یوحنا
-
بیغ
واژهنامه آزاد
(گنابادی) بِیغ؛ اعتماد ، اطمینان ، حساب کردن اندازه سهم یا سهام دیگری یا دیگران ، در حساب آوردن و وارد کردن در لیست
-
فولادکوب
واژهنامه آزاد
اقوامی که در ساختن تخت جمشید از ابزارهایی برای وارد کردن طلا به داخل سنگ استفاده میکرداند
-
لوکوتین
واژهنامه آزاد
حول دادن. نیرو وارد کردن برای جابجای. از کلمات رایج در بم و شهرستانهای اطرافش. نرماشیر
-
چلوندن
واژهنامه آزاد
(چُلوندن) ناگهانی، قهراً و با سر و صدا وارد جایی شدن (این واژه هم اکنون در گویش شوشتریها متداول است)
-
قمر در عقرب
واژهنامه آزاد
وقتی ماه وارد برج قمر که یکی از صور فلکی است می شود می گویند قمر در عقرب است کنایه از وخامت اوضاع
-
دهانه فرنگی
واژهنامه آزاد
دهانه یا دهنه فرنگی؛ نوعی سنگ قیمتی، به رنگ زیتونی (سبز_زرد) که در طب سنتی، برای دفع سموم و به عنوان داروی چشم کاربرد دارد؛ در گذشته، از فرنگ وارد ایران می شده است.
-
خوانداری
واژهنامه آزاد
به معنای خواندنی، در ادبیات معیار و آموزش دبستان وارد شده و از بن ماضیِ مصدر خواندن به اضافۀ پسوند "اری" تشکیل شده همانند شنیداری.
-
سماور
واژهنامه آزاد
ریشه کلمه از روسیه بوده ، به معنای وسیله جوش آورنده آب به وسیله آتش، در ایران سالها قبل از کشور روسیه این وسیله وارد شده است
-
ارومیه
واژهنامه آزاد
سرزمین آب ها. تشکیل شده از دو واژه اور و ما. واژه اور در زبان آشوری به معنای سرزمین و ما در این زبان به معنای آب است. این واژه از زبان آشوری وارد زبان عربی شده است.
-
تربال
واژهنامه آزاد
تَربال هر بنای بلند در أصل نام بنای بلندی که اردشیر بابکان در شرقی شهرگور در پارس ساخت و بر نوک آن آتشکده ای برفروخت سپستر در عربی وارد شد و طربال خوانده شد و برأی مناره به کار میرفته است . إز کتاب واژه های فارسی در عربی ادیشیر کلدانی
-
کلسترول
واژهنامه آزاد
کلسترول ماده ای است از جنس چربی که در تمام سلول های بدن وجود دارد و در ساخت دیواره ی سلولی و برخی هورمون ها نقش مهمی را ایفا می کند. مولکول های چربی پس از جذب از روده در سیستم گردش خون توسط کلسترول حمل می شوند. قسمت اعظم کلسترول در داخل بدن و توسط کب...