کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وابسته به زبان شناسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
آتا
واژهنامه آزاد
در زبان ترکی به زبان پدر
-
ارومیه
واژهنامه آزاد
سرزمین آب ها. تشکیل شده از دو واژه اور و ما. واژه اور در زبان آشوری به معنای سرزمین و ما در این زبان به معنای آب است. این واژه از زبان آشوری وارد زبان عربی شده است.
-
ناله رامسری
واژهنامه آزاد
تخلص شاعر مازندرانی شهر رامسر که به زبان فارسی و زبان مادری - فلکلوریک و در بحور آزاد ، کلاسیک و قالبهای گوناگون تبحر داشته و برخی از اشعارش از جمله شعر:سیگارهای فصلی - ریش من -و... و... باعث شده که وی را "شاعر رند" بنامند. اجراهای او نیز در شعرخوانی...
-
بی بی گل
واژهنامه آزاد
دختر عمه، بی بی:عمه بی بی گل:دختر عمه در زبان آذری به عمه بی بی میگویند در گویش های منطقه مرکزی ایران به مادر بزرگ پدری و زنی که از بستگان نزدیک پدری باشند و سنی بیشتر از پدر داشته باشند در اصطلاح بی بی میگویند و به فرزند دختر بی بی، بی بی گل میگویند...
-
یی زحمت
واژهنامه آزاد
بی زحمت که در گفت و گوی عامیانه به کار می رود، معادل «بی رنج» است که معنای عجیبی می نماید. ولی در ترکی گفته می شود:«بیر زحمت» که معنی آن «یک زحمت» است که ملموس است. یعنی «یک زحمت برای من بکشید» یا «می خواهم یک زحمت به شما بدهم». ریشهٔ این ترکیب گوی...
-
زبان آلمانی
واژهنامه آزاد
زبان آلمانی از زبان های ژرمنی و، در نتیجه، هندواروپایی است. تاریخ زبان آلمانی را می توان به سه دورۀ آلمانی کهن، آلمانی میانه و آلمانی امروزی تقسیم بندی کرد. نکتۀ مهم در بررسی دوره های تاریخی زبان آلمانی این است که در همۀ ادوار دو لهجۀ اصلی در زبان آل...
-
دانسفهان
واژهنامه آزاد
[نِ س فَ ] دانِسفِهان از شهرهای استان قزوین و از توابع شهرستان بوئین زهرا است.دانسفهان در دامنه رشته کوه رامند (از چین خورده گیهای ارومیه-دختر) واقع گردیده است و جمعیتی بالغ بر 30000 نفر در آن زندگی می کنند. این شهر در زلزلهٔ سال ۱۳۴۱ بوئین زهرا خسار...
-
بالستیک
واژهنامه آزاد
پرتاب شناسی؛ مربوط به پرتاب شناسی، پرتاب شناختی، پرتابی.
-
تینار
واژهنامه آزاد
به زبان مازندرانی به معنی تنها و به زبان رومانی به معنی جوان می باشد
-
پورسوخ
واژهنامه آزاد
به زبان ترکی نام حیوانی است که در زبان فارسی به گورکن معروف است.
-
biomathematics
واژهنامه آزاد
بیوریاضیات، زیست ریاضی، علم ریاضی مربوط به زیست شناسی
-
ژیسو
واژهنامه آزاد
نور زندگی (به زبان تالشی) ژی به معنای زندگی و سو به معنای نور در زبان تالشی (کادوسیان باستان) است.
-
زفره
واژهنامه آزاد
در زبان انگلیسی به معنای رنگ میناییست. در زبان عربی نیز سافری خوانده شده.
-
لیام
واژهنامه آزاد
محافظ و حامی لیام نامی مشترک در سه زبان میباشد که در هر کدام معنی مشخصی دارد. لیام در زبان فارسی به معنی محافظ و حامی است و در زبان آلمانی به معنای اراده و خواستن آمده است. در برخی منابع از لیام به عنوان نام کوتاه و مختصر شدهٔ ویلیام در زبان انگلیسی...
-
زبان لکی
واژهنامه آزاد
این زبان زبان مردمان لک در استان های لرستان ، کرمانشاه، ایلام، همدان وخوزستان بدان تکلم می کنند علاوه بر ایران در عراق و داغستان روسیه و ... مردمان لک به این زبان تکلم می کنند این زبان از زبانهای بسیار کهن ایرانی نشات گرفته و دارای واژه های بسیاری از...