کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وابسته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سونیک
واژهنامه آزاد
وابسته به سرعت . شنوایی . صوتی
-
آتاشه
واژهنامه آزاد
وابسته - کارمند سفارتخانه
-
تمپورال
واژهنامه آزاد
وابسته به گیجگاه؛ گیجگاهی.
-
موقوف المعانی
واژهنامه آزاد
(مُوْقوفُ الْمَعانی) داری معنای مشترک یا وابسته. در شعر، بیت هایی که معنای وابسته به یکدیگر دارند و جدا از هم، معنای کاملی نخواهند داشت.
-
ساختارگرا
واژهنامه آزاد
وابسته به ساختار،براساس ساختمان،روشمند و طبق قوانین مشخص
-
وبلاگ
واژهنامه آزاد
وب؛ صفحه ای در اینترنتی که به وب سایت دیگری وابسته است.
-
مدولار
واژهنامه آزاد
برنامه ریزی مجموعه ای. وابسته به قدرت مطق. مطابق اندازه (معماری)
-
دفترخانه
واژهنامه آزاد
تشکیلاتی وابسته به سازمان ثبت اسناد و املاک کشور که تنظیم و ثبت اسناد معاملات املاک و خودرو قرارداد ها و عقود اشخاص را به صورت رسمی انجام می دهد .
-
هامیانش
واژهنامه آزاد
(واژۀ ساختۀ کاربران) Public relation. وابسته هاى این واژه (ساختۀ کاربران): - آزمیانش: Communication - رایامیانش: communication over internet or any electronic devices -فرازمیانش: روابط بین الملل.
-
سینوپتیک
واژهنامه آزاد
همدید، هم نظر، هم نوا. در اصطلاح ایستگاه های اصلی هواشناسی وابسته به سازمان هواشناسی را گویند. در این ایستگاه ها آمار دما، بارندگی، نم نسبی، باد، تبخیر و سایر متغیرهای هواشناسی به صورت منظم و روزانه اندازه گیری می شود.
-
هلیفر
واژهنامه آزاد
(واژۀ نوساختۀ کاربران) Helifer، Helicopter . واژه اى نوساخته است از: Heli.... پیشوندى است به چم " بالا. بلند. صعود کردن" از ریشهء " haura", آن را در واژه هاى "البرز. الوند..." نیز مى بینیم. Fer به چم پروازیدن است. واژه هاى وابسته: هلیفردن: با هلیکو...
-
دستکش
واژهنامه آزاد
دستکَش:1. دستچین شده، زبده و نمونه. چنان که در شاهنامه آمده:کز اسپان تو باره ای دستکش/ کجا بر خرامد بافراز خوش. 2. نیازمند، وابسته. چنان که در شعر نظامی آمده:ساقی شب دستکش جام تست/ مرغ سحر دستخوش نام تست. 3. نوعی نان که با دست خالی به تنور داغ می چسب...
-
دانسفهان
واژهنامه آزاد
[نِ س فَ ] دانِسفِهان از شهرهای استان قزوین و از توابع شهرستان بوئین زهرا است.دانسفهان در دامنه رشته کوه رامند (از چین خورده گیهای ارومیه-دختر) واقع گردیده است و جمعیتی بالغ بر 30000 نفر در آن زندگی می کنند. این شهر در زلزلهٔ سال ۱۳۴۱ بوئین زهرا خسار...
-
پرگماتیست
واژهنامه آزاد
واژه پراگماتیسم مشتق ازلفظ یونانی (pragma) و به معنی عمل است. این واژه اول بار توسط چالرز ساندرزپیرس (Charles sanders pierce ) ، منطقی دان آمریکائی به کار برده شد. مقصود او از به کاربردن این واژه، روشی برای حل کردن و ارزشیابی مسائل عقلی بود. اما به...