کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هِر و تر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
هر آینه
واژهنامه آزاد
بی گمان، به یقین، مطمئناً.
-
ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است
واژهنامه آزاد
هر وقت بخواهی می توانی کار ها را جبران کنی
-
جستوجو در متن
-
ردنکوت
واژهنامه آزاد
قسمی جامۀ مردانه مانند پالتو ، طویل تر و عریض تر از بالاپوش معمولی. ارخالق
-
تیتیز
واژهنامه آزاد
تر و تمیز ، پاکیزه ، Clean
-
تاپشمه
واژهنامه آزاد
تاپِشمِه . نوعی برنج پخته شده. به پلویی که از شفته سفت تر و از پلو نرم تر می باشد گویند. پلوی خمیر
-
نویان
واژهنامه آزاد
[نوی /novi/= نو بودن، تازگی، (در قدیم) (به مجاز) شادابی، تر و تازگی + ان (پسوند نسبت)]، 1- منسوب به نوی، مربوط به نوی 2- (به مجاز) شاداب و تر و تازه
-
کعب نی
واژهنامه آزاد
کعب از نظر واژگانی به معنی «بند میان دو قسمت نی»، «گره چوب نیزه»، «هر چیز بلند و برآمده» است. هرگاه نی را از قسمت گره آن برش بزنند، چون از قسمت ساقه برآمده تر و کلفت تر است، به خوبی می تواند در مشت قرار گیرد چنان که از استحکام و قدرت ضربه زنی بیشتری ...
-
مانا
واژهنامه آزاد
ماندنی تر - دارای ثبات و دوام همیشگی
-
پانیذ
واژهنامه آزاد
از عسل شیرین تر و از شکر سفیدتر
-
سیرانوش
واژهنامه آزاد
شیرین تر از شیرین ، عشق بین شیرین و فرهاد
-
بهنوا
واژهنامه آزاد
(پیشنهاد کاربران) بِهنَوا؛ آواز عالی و بهتر، خوش آهنگ تر.
-
ایزوک
واژهنامه آزاد
(روستای نامق؛ فارس) تر و تازه، خوشگوار.
-
ید طولا
واژهنامه آزاد
دست درازتر، کنایه از تسلط بیشتر داشتن در کارها؛ طولا (طولی’) مونث صفت تفصیلی أطول در عربی به معنی طولانی تر، بنابراین به کار بردن "تر" و "ترین" با واژه طولا نادرست استز
-
ترچق
واژهنامه آزاد
دختر تر و تازه و تَرگُل و تَرچُق، یعنی دختر نوجوان، زیبا، سرزنده و سرشار از روح زندگی.