کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هور موسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
توتم هور
واژهنامه آزاد
خورشید مقدس - سمبل خورشید
-
بن هور
واژهنامه آزاد
پسر آفتاب. عبری، عربی، سامی. سفید رنگ. با آبرو. پاک. بن حور: پسر فرشته، پسر خدا.
-
کشک هور
واژهنامه آزاد
kesh-ke-horدر گویش لری خرم اباد به معنی خمیازه
-
هور اصفهانی
واژهنامه آزاد
شاعر معاصر که در سال 1345، در سن 57 سالگی، در گذشت و در بقعۀ «تویسرکانی» تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد. اشعاری با مضامین تاریخی، انتقادی، عرفانی و انسانی می سرود که پس از مرگش به همت فرزندانش به انتشار رسیدند.