کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هم زلف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
هم وردا
واژهنامه آزاد
هم پایا، تابعی که تحت تبدیلات مشخصی بدون تغییر بماند
-
هم بستگی
واژهنامه آزاد
correlation (انگلیسی).
-
هم زاد پنداری
واژهنامه آزاد
نوعی احساس تعلق خاطر
-
کودکی در بر، قبائی سرخ داشتروزگاری زان خوشی خوش میگذاشتهمچو جان نیکو نگه میداشتشبهتر از لوزینه می پنداشتشهم ضیاع و هم عقارش می شمردهر زمان گرد و غبارش می سترد
واژهنامه آزاد
کودکی در بر، قبائی سرخ داشت روزگاری زان خوشی خوش میگذاشت همچو جان نیکو نگه میداشتش بهتر از لوزینه می پنداشتش هم ضیاع و هم عقارش می شمرد هر زمان گرد و غبارش می سترد از نظر باز حسودش می نهفت سرخیش میدید و چون گل میشکفت گر بدامانش سرشکی میچکید طفل خرد...
-
جستوجو در متن
-
گلاریس
واژهنامه آزاد
گلاریس یعنی زلف تابیده زلف بافته شده
-
ﺯﻟﻔﺎ
واژهنامه آزاد
زُلفا:(زلف موی بلندِ سر، گیسو + الف (پسوند نسبت)) ؛ منسوب به زلف. || (به مجاز) زیبایی زلف معشوق. || (در عربی، زلفی) نزدیکی و منزلت و قربَت.
-
ام زلف
واژهنامه آزاد
باجناق
-
گلاریس
واژهنامه آزاد
زلف تابیده شده، موی زیبا و آراسته
-
پل
واژهنامه آزاد
پَل= گیسو، زلف؛ پل بریده= نفرین یا ناسزایی است که به دختران یا زنان گویند.
-
زلفشه
واژهنامه آزاد
زلفشه به زبان مازندرانی یعنی باران نم نم که به صورت ذرات ریز بر روی مو (زلف) می نشیند.
-
زولبیا
واژهنامه آزاد
در واقع منشا این کلمه زلف یار بوده است چون وقتیکه به زولبیا نگاه میکنید به شکل موهای درهم و برهم میباشد. این کلمه به مرور زمان در میان عوام به زولبیا تبدیل شده است