کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هلاک بر در نهادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نادن
واژهنامه آزاد
ناْدَنْ:(nadan) در گویش گنابادی یعنی نهادن ، گذاشتن
-
هلیدن
واژهنامه آزاد
هشتن , گذاشتن , فروگذاشتن , واگذاشتن , هلیدن (مصدر) گذاشتن فروگذاشتن واگذاشتن رهاکردن:((درختی که اکنون گرفتست پای بنیروی شخصی درژید زجای . وگرهمچنان روزگاری هلی بگردونش ازبیخ برنگسلی . )) (گلستان ) (( پرزگل وسنبلست یکسرهگلزارها بیاباغ ای صنم . بهل ه...
-
افرازش
واژهنامه آزاد
|| بر بلندا ماندن، برفراز رفتن، اهتزار، بر بلندی بودن. (و در آنگاه که پرچم کشورم به افرازش در آمد، به خود بالیدم.)
-
ولیک
واژهنامه آزاد
وَلِیْک:(waleyk) در گویش گنابادی یعنی بر تو ، بر شما ، همچنین (در جواب سلام و درود، این واژه به کار برده میشود.)
-
بیت
واژهنامه آزاد
هر عبارتی در نثر که مشتمل بر پنجاه کلمه باشد، مقدار یک متن مشتمل بر پنجاه کلمه، در مقابل بیت شعر که مشتمل بر دو مصراع باشد. در قدیم اکثر مؤرخین و تذکره نویسان براى تعیین حجم کتاب این اصطلاح را به کار می بردند.
-
فخر فروشی
واژهنامه آزاد
به رخ کشیدن، متکبّرانه عمل کردن، با تکبّر و حس برتری رفتار کردن، اصول تَواضُع را زیر پا نهادن، خود را برتر از دیگران دانستن و این را در رفتار و اعمال خود بروز دادن.
-
ضد ضرب
واژهنامه آزاد
اصطلاحی در نواختن تبل(ضرب) بر عکس نواختن یک ریتم در هر سازی
-
آدینا
واژهنامه آزاد
نام کوهی در استان آذربایجان شرقی که شهر زنوز را در بر گرفته است
-
ورمخت
واژهنامه آزاد
ورْمُخْت:(warmokht) در گویش گنابادی یعنی بر عهده ، مسئولیت بر دوش کسی گذاشتن ، مسئول و مدیر کردن
-
کوژان
واژهنامه آزاد
(بر وزن روزان) هلال ماه (اصطلاح منجمان در تقویم ها).
-
حدیده
واژهنامه آزاد
(حُ دَ، بر وزن هویزه) بندری مهم در یمن
-
سحوری
واژهنامه آزاد
طبل؛ مثلاً در این شعر:«آن یکی میزد سحوری بر دری».
-
تکتف
واژهنامه آزاد
دست روی دست گذاری بر روی شکم در موقع نماز خوانی
-
یاکاموز
واژهنامه آزاد
(ترکی) تلألؤِ نور ماه در آب، عکس ماه بر آب.
-
گوه سلام
واژهنامه آزاد
گُه سِلام (gohselam):در گویش گنابادی به زایده ای گویند که بر اثر آلودگی در پلک بالای چشم در می آید. در گذشته اعتقاد داشتند برای خوب شدن آن باید بر مدفوع انسان سلام گفت ، پلک آماس ، بلفاریت ، Blepharitis