کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هزینه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
هزینه اشتراک
واژهنامه آزاد
وجهی که به طور مرتب برای استفاده از یک کالا یا خدمت پرداخت می شود. معادل فرانسوی آن آبونمان است.
-
جستوجو در متن
-
مؤونه
واژهنامه آزاد
خرج - هزینه
-
آبونمان ( این کلمه فارسی نیست چه خوب است معادل فارسی آن را داشته باشیم)
واژهنامه آزاد
هزینه عضویت
-
ابونمان
واژهنامه آزاد
اشتراک. هزینه اشتراک یا خدمات
-
پژوهانه
واژهنامه آزاد
كمك هزينه براي انجام پاياننامه يا رساله
-
کاپوتاژ
واژهنامه آزاد
هزینه ی گمرکی که بابت جابجا شدن ماشین از صاحب خودرو گرفته میشود
-
بودجه
واژهنامه آزاد
جدولی که در ان هزینه پس انداز ودرامد به کار برده باشند بودجه می گویی
-
مؤونت
واژهنامه آزاد
هزینه، سختی، رنج از ریشه ی واژه ی عربی اناء (enA)
-
بورس تحصیلی
واژهنامه آزاد
کمک هزینه ای است که دانشگاه ها و مراکز علمی یا موسسات خیریه به دانشجویان مستعد اعطا می کنند.
-
مساومه
واژهنامه آزاد
به معنای هزینه و قیمت بازار است. بیع مساومه : معامله ای که قیمت کالا با توافق فروشنده و خریدار صورت می گیرد.
-
قیمت شکنی
واژهنامه آزاد
دامپینگ (dumping در انگلیسی)، بازار شکنی؛ عبارت است از صادرات یک کالا با قیمت کمتر از هزینه های تمام شده یا، به عبارت دیگر، فروش کالا در خارج به قیمتی کمتر از قیمت داخلی.
-
سود ده
واژهنامه آزاد
(بازرگانی) به معامله یا سرمایه گذاری یا فعالیت تجاری گفنه می شود که سود دارد، و این سود معمولاً درآمد مازاد بر هزینه ها یا قیمت نهایی یک کالا در مقایسه با ارزش اولیه همان کالاست. معادل profitable در انگلیسی.
-
مؤونه
واژهنامه آزاد
مخارج زندگی؛ خرج سالانۀ زندگی؛ سرانۀ هزینۀ زندگی یک نفر، از خوراک و پوشاک و مسکن و... (مؤونه در زمان پیامبر (ص) و حضرت امیر (ع) 20 دینار تعیین شده بود.)
-
بهره وری
واژهنامه آزاد
(اقتصاد) مقدار کالا یا خدمات تولیدشده در مقایسه با هر واحد از انرژی یا کار هزینه شده؛ به دست آوردن حداکثر سود ممکن، با بهره گیری و استفادۀ بهینه از نیروی انسانی، تجهیزات، زمان و مکان موجود. معادل productivity در انگلیسی.