کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هر آینه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هر آینه
واژهنامه آزاد
بی گمان، به یقین، مطمئناً.
-
واژههای مشابه
-
هر هر
واژهنامه آزاد
در زبان کوچه و بازار، هر اول یعنی هر چیزی، هر دوم یعنی هر کاری.
-
هر کی هر کی
واژهنامه آزاد
[ ص.، اِ ] (هر+کی+هر+کی) اوضاع بی قانون را می گویند. بی حساب و کتاب. آشفته بازار. شیر تو شیر «مملکت هر کی هر کی» « مگر مملکت هرکی هرکی است؟!» «هر چی هر چی و هر کی هر کی نیست و حقوق و وظایف، استدلال دارند. (روزنامه کیهان، 22/9/1389 به نقل از رحیم پور ...
-
هر کر
واژهنامه آزاد
هِرُ کِرْ:(heroker) در گویش گنابادی یعنی مسخره کردن و مسخره بازی درآوردن و ریشخند همراه با خنده
-
هر آن کو
واژهنامه آزاد
هر کـــَس ، هر فرد یا انسانی ، هر چیز و هر اشیائی .
-
ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است
واژهنامه آزاد
هر وقت بخواهی می توانی کار ها را جبران کنی
-
واژههای همآوا
-
هرآینه
واژهنامه آزاد
دو تا معنی دارد:1. اگر 2. هر وقت که
-
جستوجو در متن
-
آیینه
واژهنامه آزاد
آینه
-
ژامک
واژهنامه آزاد
آینه.
-
مرآت
واژهنامه آزاد
آینه
-
چهار آینه
واژهنامه آزاد
یک نوع زره
-
آینه
واژهنامه آزاد
در زبان کردی آینه به صورت "آوینه"تلفظ میشود.ترکیب( آو+وینه).( آو:آب)+(وینه:صورت،عکس،تصویر).پس آوینه یعنی حالتی که در آب صورت خود را دیدن و در قدیم مثل آینه در آب به جهره خود می نگریستند.