کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هر آن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
هر هر
واژهنامه آزاد
در زبان کوچه و بازار، هر اول یعنی هر چیزی، هر دوم یعنی هر کاری.
-
هر کی هر کی
واژهنامه آزاد
[ ص.، اِ ] (هر+کی+هر+کی) اوضاع بی قانون را می گویند. بی حساب و کتاب. آشفته بازار. شیر تو شیر «مملکت هر کی هر کی» « مگر مملکت هرکی هرکی است؟!» «هر چی هر چی و هر کی هر کی نیست و حقوق و وظایف، استدلال دارند. (روزنامه کیهان، 22/9/1389 به نقل از رحیم پور ...
-
هر آینه
واژهنامه آزاد
بی گمان، به یقین، مطمئناً.
-
هر کر
واژهنامه آزاد
هِرُ کِرْ:(heroker) در گویش گنابادی یعنی مسخره کردن و مسخره بازی درآوردن و ریشخند همراه با خنده
-
ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است
واژهنامه آزاد
هر وقت بخواهی می توانی کار ها را جبران کنی
-
جستوجو در متن
-
زانکو
واژهنامه آزاد
از آن کوه، زاییده ی آن کوه، مثل آن کوه
-
اوسا
واژهنامه آزاد
آن وقت ، آن هنگام
-
مرزنکلاته
واژهنامه آزاد
نام روستایی در استرآباد (گرگان) که در شرق آن و حدود 15 کیلومتری آن واقع و جمعیت آن حدود 2000 نفر است. بعضی آن را به معنی مرزبان کلاته هم می دانند.
-
وجه تسمیه
واژهنامه آزاد
وَجهِ تَسمیه. آن صورتی که (آن وجهی که) شخصی یا چیزی نام برده می شود یا به آن معروف است.
-
اسم نه
واژهنامه آزاد
آن سمت بنه ، آن سمت بگذار
-
چیچال
واژهنامه آزاد
نوعی نان که قطر آن کم و ضخامت آن نسبتا زیاد است
-
کوت
واژهنامه آزاد
سوراخی که آن طرفش معلوم نیست و نور از آن رد نمی شود.
-
پسان
واژهنامه آزاد
پس از آن, پس آن, نخست چای میخوریم پسان میرویم دیدن پدر.
-
ابرانگشت
واژهنامه آزاد
ظرف کو چکی که داخل آن اسفنجی قرار دارد و مقداری آب در آن ریخته شده وبرای تر کردن انگشت هنگام ورق زدن اوراق از آن استفاده می شود.