کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هدایت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ویتاردن
واژهنامه آزاد
هدایت کردن
-
هَداوندی
واژهنامه آزاد
هدایت کننده
-
هداوندی
واژهنامه آزاد
هدایت کننده
-
هازش
واژهنامه آزاد
هدایت، انتقال
-
اهتدی
واژهنامه آزاد
هدایت یافت.
-
هادی
واژهنامه آزاد
هدایت کننده
-
رشدی
واژهنامه آزاد
هدایت شدن ، راه راست یافتن
-
ورگا
واژهنامه آزاد
مسیر هدایت آب کشاورزی
-
مهدی
واژهنامه آزاد
هدایت شده،کسی که او را خداوند به حق دعوت کرده است،
-
بنت الهدی
واژهنامه آزاد
بنت در زبان عربي يعني دختر هدي هم كه واژه ي اصيل عربي هست به معني هدايت كننده. روي هم رفته دختر هدايت كننده = بنت الهدي
-
مهدیه
واژهنامه آزاد
هدایت شده - برگرفته از اسم حضرت مهدی (عج) - عروس - آیه
-
پهپاد
واژهنامه آزاد
به معنای پرنده هدایت پذیر از دور است . یعنی نوعی پرنده (هواپیما) که بدون سرنشین است
-
نوخا
واژهنامه آزاد
نوخا- ا. nowxa :ناودان ، آبرو ی حلبی یا سفالینی که آب را از بام به پایین هدایت می کند.
-
پهپاد
واژهنامه آزاد
هبیس (هَ.بی.س.). سرنامِ (آکرونیم) هواپیمای بی سرنشین است. درود. واژۀ پیش نهاده سَد در سَد پارسیست. (هدایت تازیست). پاس.
-
ویاله
واژهنامه آزاد
نقطه تقاطع دو جوی آّب بشکل صلیب ویاله قطعه مسیر پل مانند برای هدایت آب