کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ها زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ارگانل ها
واژهنامه آزاد
اندامک های مختلف
-
گردآوری داده ها
واژهنامه آزاد
سامان دهی مجموعه اطلاعات مد نظر
-
چشم ها را چار کردن
واژهنامه آزاد
مشورت کردن
-
سنگ ها را وا کندن
واژهنامه آزاد
دو نفر که بر سر موضوعی با هم صحبت کنند تا از منظور یکدیگر مطلع شده و کار و تکلیف هر دو مشخص و روشن شود
-
فر قه ی آبی دواژنیرو ها
واژهنامه آزاد
فرقه آبی دوژانیرو ها:تندر قاتل . آورنده ستم وظلماز رعد وبرق . نابود کننده آونکی ها و روشنایی
-
جستوجو در متن
-
قفایی
واژهنامه آزاد
ضربه زدن به پشت گردن، پشت گردن زدن، سيلي زدن
-
ورینه
واژهنامه آزاد
حرف زدن بی خود ، حرف زدن بی جا ، زیاد حرف زدن
-
چاپول
واژهنامه آزاد
دست زدن ؛ کف زدن
-
پنج زدن
واژهنامه آزاد
پنجه زدن، چنگ انداختن.
-
چنگ زدن
واژهنامه آزاد
پنج زدن.
-
لوش زدن
واژهنامه آزاد
لوش بر وزن موش،کوش،دوش...:حرص زدن، حریص بودن
-
مطاعنت
واژهنامه آزاد
نیزه زدن با کسی/ به کسی نیزه زدن
-
ستر زدن
واژهنامه آزاد
(سَتَر زدن) سرک کشیدن، سرو گوش آب دادن، رفتن
-
حناسه
واژهنامه آزاد
نفس نفس زدن ، تند تند نفس زدن