کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سرنجیانه
واژهنامه آزاد
نگاه کردن
-
تماشا کردن
واژهنامه آزاد
نگاه کردن
-
سرنجیانه
واژهنامه آزاد
نگاه کردن
-
خیره
واژهنامه آزاد
نگاه مداوم
-
چشم دادن
واژهنامه آزاد
با دقت نگاه کردن.
-
می نگریستم
واژهنامه آزاد
نگاه میکردم
-
می نگرد
واژهنامه آزاد
نگاه میکند
-
سیکو
واژهنامه آزاد
نگاه کن
-
چشماغیل
واژهنامه آزاد
نگاه با چشم غره
-
بنگریستم
واژهنامه آزاد
به معنای دیدن، نگاه کردن، جستجو کردن
-
شوف
واژهنامه آزاد
(عربی) نگاه کن.
-
اور
واژهنامه آزاد
(گنابادی) [owr]؛ به او، او را. || اورِ [owre]؛ به او نگاه کنید، ببینیدش (دعوت به نگاه کردن، همراه با تمسخر و تحقیر).
-
اینجه سه کو
واژهنامه آزاد
(زابلی) اینجا را ببین؛ این را نگاه کن.
-
coaxial
واژهنامه آزاد
هَماسِه، هَم آسِه. نگاه کنید به axis (آسِه).
-
سیکو
واژهنامه آزاد
در زبان لری : توجه کن ، نگاه کن