کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نوک تیز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بسمار
واژهنامه آزاد
تلفظ:بِسمار (besmar) معنی:میخ آهنی _ دارای نوک تیز که بر دیوار یا... کوبند.
-
بادخوره
واژهنامه آزاد
بادخوره [گویش همدانی]:پرستو ، چلچله ، پرنده ای با بال های دراز و نوک تیز و دم دو شاخه ، که در فصل سرما به مناطق گرمسیر مهاجرت می کند.(فرهنگ فارسی معین)
-
قنج
واژهنامه آزاد
قِنج= نیش، هر چیز نوک تیز خار مانند:«قِنجِ گاردیم دردِش کَمَه اَما زهرش ناکارَه» نیش گاردیم(نوعی عقرب زرد در شوشتر که موقع راه رفتن دم خود را روی زمین می کشد) درد کمی دارد ولی زهرش خیلی خطرناک است.
-
ساتیر
واژهنامه آزاد
ساتیر خدای درجه دوم رفیق باخوس که با گیسویی راست ایستاده گوشهای نوک تیز دو شاخ کوچک و ساقهای بز معرفی شده و یک جام یک ( چوبی که میوه درخت کاج بر سر آن بود و شاخه مو و عشقه در آن پیچیده بودند ) یا آلتی موسیقی در دست داشت .در اساطیر یونانی و رومی سایت...