کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
قاتق نان
واژهنامه آزاد
سودمند, منفعت دار, نون دار
-
نفت
واژهنامه آزاد
به ضم نون (در لری) به معنای دماغ و بینی. در برخی گویش ها معنایی طنزآمیز دارد
-
نطاق
واژهنامه آزاد
ع.(به کسر نون) کمربند ، میان بند ، و نوعی چادر زنانه که میان آن را می بندند
-
پتی
واژهنامه آزاد
خالی، بیهوده (پتی بدو:بیهوده دویدن - نون پتی بخو:نان خالی بخور)
-
کردی کنک
واژهنامه آزاد
(به ضم کاف اول و فتح کاف دوم و کسر نون) خار پشت کوچک
-
تنگلک چی
واژهنامه آزاد
به کسر ت ؛ سکون نون ؛ کسر گاف ؛ کسر لام ؛ سکون کاف در گویش بروجنی( چهارمحال و بختیاری) به معنی نوازنده
-
خنج
واژهنامه آزاد
(جنوب پارس) (به کسر خ، سکون نون و جیم) چنگال جانوران، پنجه؛ پنجه کشیدن به خصوص با ناخن تیز.
-
کارنما
واژهنامه آزاد
کارنما به فتح نون به معنی مدیر یا کارفرما است . کسی که کار را نشان می دهد. به جای کلمه ی عربی مدیر ، ما کارنما را استفاده می کنیم .
-
بستن
واژهنامه آزاد
کلمه بستن با تلفظ کردی یعنی ب فتحه و س و ت و نون ساکن بمعنای انجماد و یخ زدن است
-
نوستالژی
واژهنامه آزاد
(به ضم نون و سکون سین و لام) (اِ.) دلتنگی به سبب دوری از وطن، یا دلتنگی حاصل از یادآوری گذشته های تلخ یا شیرین.
-
سهند
واژهنامه آزاد
سهند:کوه سهند که واژه ی «سهند» از دو واژه ی « سه» به معنی سر و «هند» به معنی راه و طریق، هنجار، قاعده و قانون، ترکیب یافته است. و معنای «سرراه» و «سرش راه» را به خود دارد. همچنین با دگرگونی واژه ی «ایند یا اند» با سکون یا و نون، به «هند»، میتواند به ...
-
اندرکو
واژهنامه آزاد
آسی یا کلافه کردن. به فتح الف، سکون نون، فتح دال و سکون راء. در اصل اندر کوه است یعنی درون کوه. گویی فرد به خاطر فرار از آزار و رنج به کوه می گریزد! مثال:بس است. سرم را خوردی. مرا اندرکو کردی!