کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نه دیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نه کرسی
واژهنامه آزاد
نه آسمان
-
اسم نه
واژهنامه آزاد
آن سمت بنه ، آن سمت بگذار
-
په نه په
واژهنامه آزاد
پس نه
-
جستوجو در متن
-
دیر آمدگی
واژهنامه آزاد
دیر کردن، تاخیر
-
دیرپای
واژهنامه آزاد
جوانی که دیر آید دیر پاید (نیچه)
-
بوق سگ
واژهنامه آزاد
(گنابادی) بوقِ سَگْ؛ آخر شب، دیر وقت، دیر هنگام.
-
تأخیر کردن
واژهنامه آزاد
دیر کردن
-
تاخیر کننده
واژهنامه آزاد
دیر کننده
-
دموراژ
واژهنامه آزاد
خسارت دیر کرد کشتی،خسارت معطلی کشتی
-
دیرخوان
واژهنامه آزاد
در هفت پیکر به معنای کسی است که دیر دیگران را باز می خواند و سرزنش می کند . آسانگیر
-
کمری
واژهنامه آزاد
نا به هنگام، گیاهی که دیر تر از وقت معمولش کشت شود. میگویند کُمُری شده است .
-
طولانی
واژهنامه آزاد
دراز، دیریاز. "دیریاز" از "دیر" و "یازنده" رویهم میشود "دیرنده" و "دیرکشنده". در ایوان شاهی شبی دیریاز / به خواب اندرون بود با اَرنَواز (فردوسی).
-
نپز
واژهنامه آزاد
(کردی اورامی و سورانی و کرمانجی و کلهری) مواد غذایی مانند حبوبات و گوشت که به آسانی نمی پزد یا دیر پخته می شود؛ دیرپز. || فعل نهی، دوم شخص مفرد، از مصدر پختن.
-
سیترا
واژهنامه آزاد
نام یک نوع از ماهی ازون برون (ماهی خاویار) است از دیر باز این گونه ماهی خاویاری در شهرستان نوشهر تخم ریزی میکرده و مختص به ابهای پر عمق این منطقه میباشد. با وجود زاد و ولد در ایران نام این ماهی خاویاری از یک واژه روسی با عنوان سیتروژن الحام گرفته اس...