کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نقطهگرا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گرا
واژهنامه آزاد
(بخش خفر، جهرم، استان فارس) گِرا؛ روشن کردن. مثال:«لامپ رو گرا کن.»
-
نقطه
واژهنامه آزاد
پنده (پِندِه). آن با point در زبانهای اروپایی همریشه است. برای نمونه، نقطه، خط و صفحه در هندسه به پارسی می شوند پنده، خد و رویه. بروید به دهخدا - پنده
-
صورت گرا
واژهنامه آزاد
formalist.
-
نقطه عطف
واژهنامه آزاد
چرخشگاه
-
نقطه داغ
واژهنامه آزاد
تفتگاه.
-
نقطه تقاطع
واژهنامه آزاد
برخوردگاه.
-
نقطه تلاقی
واژهنامه آزاد
برخوردگاه.
-
نقطه مرجع
واژهنامه آزاد
بازبُردگاه.
-
نقطه شروع
واژهنامه آزاد
آغازگاه.