کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نقش عربی یا اسلا می پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نقش نامه
واژهنامه آزاد
جایگزین واژه پروژه
-
جستوجو در متن
-
حانیه
واژهنامه آزاد
در عربی به معنای پرستار بچه و یا زن مهربان استعمال می شود
-
کارنما
واژهنامه آزاد
کارنما به فتح نون به معنی مدیر یا کارفرما است . کسی که کار را نشان می دهد. به جای کلمه ی عربی مدیر ، ما کارنما را استفاده می کنیم .
-
میقان
واژهنامه آزاد
در عربی، صفت است و از یقین می آید، به معنای ساده لوح و زودباور؛ کسی که به هرچه می شنود، یقین می آورد. || از جهت دیگر، می یعنی شراب و قان به معنای خون است؛ بنابراین میقان یعنی شراب خون یا شراب سرخ. انگور یکی از محصولات کشاورزی میقان است.
-
قناصه
واژهنامه آزاد
کلمه عربی، مؤنث قناص بمعنی تک تیرانداز یا شکارچی است. اسم عامیانه اسلحه سیمینوف. این اسلحه برای هدف قرار دادن دقیق اهداف دور مورد استفاده قرار می گرفت. مردم اشتباهاً نام قناصه یا سیمینوف را برای اسلحه دراگانف بکار می برند.
-
وستیجیال
واژهنامه آزاد
بازمانده های ژنتیکی یا وستیجیال اندام ها یا رفتارهایی هستند که در نیای مشترک دو یا چند گونه وجود داشته، اما در بعضی از گونه ها نقش کمرنگ تری پیدا کرده اند یا اینکه به کلی بدون استفاده شده اند. این اندام ها یا رفتارها بازمانده و تتمه و بازپس مانده از ...
-
نازگ
واژهنامه آزاد
ناخن. نَازگُ (نَازگو) جمعش. الف بین آ و اَ تلفظ می شود مانند الف عربی در ناصر یا نار. به سکون زاء و گاف. این واژه متروک شده و کمتر کسی آن را به کار می برد. مثال:نازگت بلند شده. نَازگونو بِلَند شِدی یِه دِه (ناخن هایش بلند شده).
-
چفیه
واژهنامه آزاد
چَفیِه؛ سَربَند عربی. پارچه ای چهارگوش که در ایران و فلسطین نشان جنگ و جهاد است. رزمندگان ایران معمولاً طرح چهارخانۀ آن را به دوش می انداختند و به جای سجاده یا برای بستن سر و صورت از آن استفاده می کردند.
-
من عندی بودن
واژهنامه آزاد
مِن عِندی بودن اصالتا واژه ای عربی است یعنی یکطرفه بودن، از جانب خویش صحبت کردن، ازخوددرآوری یا من درآوردی یا ابداعی. البته کمی بار منفی دارد وگر نه چنان که می دانیم، اغلب علوم و فنون در مراحل اولیه من درآوردی بوده اند.
-
لامردون
واژهنامه آزاد
مهمانسرا - جایی که از واردین به ایل خانه یا قبیله پذیرایی می شود - معادل مضیف در زبان عربی - از جنس خانه مسقف یا چادر عشایری - واژه ای لری بختیاری . در واقع مهمانسرا یا همان مضیف به لری می شود دیوه خان و هر دیوه خان دو بخش دارد یکی لامردان که یعنی سو...
-
بصام
واژهنامه آزاد
بَصّام (معرّب، اِ)؛ نام طایفه ای که در ایران (بیشتر کرمانشاه، تهران و قم)، عراق و برخی کشورهای عربی پراکنده اند و اصالتاً عرب و از سادات باقری اند. (در ایران، برخی از آنها به «بصام پور»، «بصام تبار» و «بصام زاده» نیز شهرت دارند که از همان طایفۀ بصام ...
-
کتاب
واژهنامه آزاد
کتاب (کِ) یک واژه پارسی است وبه معنی خواندن نوشته است و هیچ ربطی به واژه عربی کتاب ندارد. کتاب در عربی به معنی نوشته شده یا نوشتار است و تمام مشتقات آن هم این موضوع را نشان می دهد مثلا کتب به معنا نوشت و کاتب هم به به معنی نویسنده است. در واقع کتاب ع...
-
کن لم یکن
واژهنامه آزاد
کُن لَم یَکُن. عبارتی است عربی به معنی لُغویِ بود آنچه بود. این عبارت در زمینهٌ اقتصادی به معاملاتی نسبت داده می شود که براساس ناهماهنگی و یا ناهماهنگی هایی با قرارهایِ قبلیِ بین طرفین معامله، مُلغی تلقّی مشوند.
-
دوزخ دره
واژهنامه آزاد
ابن کلمه و واژه که درنوشتن فارسی دوزخ دره می باشد. در نوشتن و تلفظ عامیانه و کردی آن دووزه غه ره می باشد. که در ظاهر ساکنین آن دوتا تعبیری برای آن دارند 1)این که چون دووزه غ به معنی جهنم ،و( ه ره) شاید همون( اره )یا در زبان کردی ایجا می باشد.پس به م...