کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نفس نفس زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
حناسه
واژهنامه آزاد
نفس نفس زدن ، تند تند نفس زدن
-
هف
واژهنامه آزاد
هُفْ:(hof) در گویش گنابادی یعنی به درون کشیدن نفس ، بالا کشیدن دود ، به داخل دادن هوا ، میک زدن
-
حیض الرجال
واژهنامه آزاد
دروغ گوئی ، تهمت زدن ، هواى نفس وهوس بی جا مولانا فرموده:اى رفیقان زین مقیل و زان مقال - اتقوا ان الهوى حیض الرجال
-
دم
واژهنامه آزاد
دم زدن در گرگان بمعنی بند زدن جلوی آب یا جلوی کار را گرفتن برای نفس گیری- دم بزن یعنی بایست ودرکارآبیاری یعنی جلوشو بند بزن سد کن
-
نانیا
واژهنامه آزاد
"نانیا" اسم دختر است. یک اسم ترکیبی متشکل از "نا" به معنی جان داشتن، طاقت و توان و نفس داشتن. بعنوان مثال وقتی کسی میگوید:از خستگی دیگر نا ندارم یعنی از خستگی دیگر جانی برایم نمانده، یا نا ندارم حرف بزنم یعنی نفس و جان و طاقت حرف زدن ندارم. به اضافه ...