کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نفس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
عزت نفس
واژهنامه آزاد
عزت نفس از دو بخش مهم تشکيل مي شود : 1- باور خودتوانمندي به معناي داشتن اطمينان به توانائي فکر کردن . درک کردن . آموختن . انتخاب کردن و تصميم گيري براي خود . 2- احترام به خود...
-
نفس اماره
واژهنامه آزاد
تمایلات حیوانی حاکم بر وجود انسان.
-
جستوجو در متن
-
حناسه
واژهنامه آزاد
نفس نفس زدن ، تند تند نفس زدن
-
حناس
واژهنامه آزاد
نفس
-
هناس
واژهنامه آزاد
نفس
-
هنس
واژهنامه آزاد
هنس به لری یعنی نفس و هنه و نیز انه و هناسه همه معنی نفس میدهند به فرانسه henir نفس ستور و دمیدن اسب از بینی أش است که همین کلمه را دارد در فارسی هم هن و هن به معنی نفس نفس مانده است ، در عربی حرنه و یا حرون که نام اسب سرکش است شاید اشتباه ترجمه شده ...
-
گرگ دبانی
واژهنامه آزاد
نفس اماره درنده خویی
-
ریحا
واژهنامه آزاد
نماد اعتماد به نفس و اتکا به خود
-
اتفس
واژهنامه آزاد
اُتُفس - کسی که از اعتماد به نفس بسیار بالایی برخوردار باشد.
-
دفت
واژهنامه آزاد
دفت به معنای دم و نفس است و فعل آن دفتیدن می باشد .از همین واژه واژه دشدفت را در زبان پهلوی داشته ایم که معنای آسم و تنگی نفس می داده است .
-
باوان
واژهنامه آزاد
(کردی) نفس من، عشق من؛ اسمی است برای پسران.
-
هانا
واژهنامه آزاد
نامی کردی به معنای پناه، نفس، فریاد.
-
گرگ دبانی
واژهنامه آزاد
نفس اماره درنده خویی گرگ درون
-
هاوده نگ
واژهنامه آزاد
(کردی) هم صدا، یک صدا و هم نفس؛ نامی است برای پسران.