کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نشین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شاه نشین
واژهنامه آزاد
نام روستایی در 20 کیلومتری شرق شهرستان هفتکل در استان خوزستان است.
-
پرده نشین
واژهنامه آزاد
مستوره، زنی که در خانه و پشت پرده نشیند؛ خلوت نشین، محرم اسرار.
-
جستوجو در متن
-
مکابری
واژهنامه آزاد
بزرگ نشین
-
مخدرات
واژهنامه آزاد
زنان پرده نشین
-
امیر صدرا
واژهنامه آزاد
پادشاه بالا نشین, پادشاه پادشاهان
-
سیدالله
واژهنامه آزاد
جای نشین خدا روی زمین
-
رنجک
واژهنامه آزاد
(رُنجُک) ابزاری در مناطق لر و کرد نشین که با آن میوه درخت بلوط را پوست می کنند
-
اخوره بالا
واژهنامه آزاد
شهری در غرب استان اصفهان. فریدونشهر. محلی گرجی نشین
-
کوهیار
واژهنامه آزاد
کوه نشین - استوار و پابرجا - نام برادر مازیار فرمانروای طبرستان
-
پیرانشهر
واژهنامه آزاد
نام شهری در استان آذربایجان غربی که عمئتا کرد نشین است با گویش کردی سورانی
-
گرانادا
واژهنامه آزاد
غرناطه؛ شهری در جنوب اسپانیا که تا پایان قرن پانزدهم م. مسلمان نشین بود.
-
داوار
واژهنامه آزاد
چادر عشایر لر که از پشم بز درست می شد و از گرما و سرما جلوگیری می کرد و خانه ی مناسبی برای عشایر کوچ نشین بوده است.
-
عاکفان
واژهنامه آزاد
بازدارنده خود، گوشهگیرنده، مقیم، معتکف، گوشهنشین، کسی که در مسجد یا در گوش های برای عبادت مقام کند
-
ساسان
واژهنامه آزاد
سئوال کننده-تنها و گوشه نشین و کسی که به مال دنیا وقعی نمیگذارد و در پی ثروت اندوزی نیست