کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نشان وار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نشان پذیری
واژهنامه آزاد
نشان پذیری یعنی تأثیر پذیری
-
دور نشان
واژهنامه آزاد
تِلویزیون
-
جستوجو در متن
-
وار
واژهنامه آزاد
جایی برای زندگی کردن عشایر
-
معیل
واژهنامه آزاد
عیال وار
-
تفرعونی
واژهنامه آزاد
فرعونی وار
-
علی سان
واژهنامه آزاد
علی وار، مانند علی
-
مفخمیان
واژهنامه آزاد
بزرگ وار - بزرگ
-
شیوار
واژهنامه آزاد
(بختیاری) سرزمین شوهر؛ مرکب از شی به معنی شوهر و وار به معنی سرزمین. || سرزمین کبود؛ مرکب از شی (شَه) به معنی کبود و وار به معنی سرزمین. || نام گلی در کوهستان های بختیاری که گل آن به صورت واژگون می روید. در فارسی به آن لالۀ واژگون می گویند .
-
ایشبیج
واژهنامه آزاد
ایشبیج [لهجه همدانی] ایشبیجه یا ایشبیج:شپش .حشره ای ریز با زندگی انگل وار که معمولاً از خون پستانداران تغذیه می کند.
-
پیشلاو
واژهنامه آزاد
کیسه، یا چادر شبی که کیسه وار جهت خوشه چینی، علف چینی به روی شکم بندند.
-
گوگیل
واژهنامه آزاد
گوگیل در حومه یزد معانی زیادی دارد از آن جمله: دایره وار و در حال چرخش،در حال فعالیت و فعال کشکول:همه چیز در آن یافت میشود صمیمیت،دوستی،فعالیت گروهی
-
خر
واژهنامه آزاد
علاوه بر معنای گریبان و گلو در لری، خِرّ در گویش لکی، و غِرّ در لری به معنی گرد، مدور، دایره وار و توپی شکل است.
-
حلقژ
واژهنامه آزاد
حلقژ(halgheg) به مفهوم پرتاب کردن به صورت دایره وار بیشتر در مواقعی به کار میرود که شخص از سر عصبانیت و لجاجت و با قصد توهین شیئی را به سمت طرف مقابل پرتاب کند.
-
وارگه
واژهنامه آزاد
(varege)؛ جایگاه یا منزلگاهی موقت برای کوچ تابستانی، بهارگاه، منطقۀ ییلاقی. شکل اصلی این واژه در کردی «هه وار گه» بوده که به مرور زمان به صورت کوتاه شدۀ وارگه تلفظ و نگاشته شده است.