کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نسبت هوا به سوخت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
هامان
واژهنامه آزاد
نام برادر حضرت ابراهیم که در اتش سوخت،به معنی باشکوه
-
سزیا
واژهنامه آزاد
(سِ _زی_یا) «سزیا» در زبان لکی به معنی سوخت است و فعل ماضی به معنی سوخته شده است
-
سر به هوا
واژهنامه آزاد
به کسی که حواس پرت است گفته می شود.
-
دل ملشتی
واژهنامه آزاد
حال به هم خوردن/ نوعی بهم ریختن حال و هوا
-
طعمورزو
واژهنامه آزاد
(بختیاری) Teamoorzoo؛ به معنی هوا و هوس و خواستۀ دل.
-
پریسک
واژهنامه آزاد
تکه های ازچوب که هنگام سوختن به هوا پرتاب می شود
-
ترقص
واژهنامه آزاد
(گنابادی) تِرْقَصْ؛ پرتاب، پرت کردن، به هوا انداختن.
-
متابولیک
واژهنامه آزاد
مربوط به سوخت و ساز مواد غذایی در بدن موجود زنده؛ مربوط به فرآیند جذب و دفع مواد غذایی که معمولاً در دستگاه گوارش و دفع جانداران انجام می شود.
-
گاوگم
واژهنامه آزاد
گاوگُم روشنی پایانی روز، پیش از غروب آفتاب که پس از آن هوا تاریک میشود. قابل قیاس با روشنایی هوا پیش از طلوع که به آن گرگ و میش گفته میشود
-
هف
واژهنامه آزاد
هُفْ:(hof) در گویش گنابادی یعنی به درون کشیدن نفس ، بالا کشیدن دود ، به داخل دادن هوا ، میک زدن
-
چم چقل
واژهنامه آزاد
(لری) واژۀ چم یعنی مکان و درۀ سرسبز و خوش آب و هوا، و چقل به معنای شغال است.
-
آشین
واژهنامه آزاد
نام روستایی است خوش آب و هوا در استان کرمان -شهرستان ارزوییه -بخش صوغان که به نظر میرسد برگرفته از کلمه آرشین (در لغت نامه دهخدا) باشد به معنی دوست داشتنی و نام شاهدخت هخامنشی
-
هیدج
واژهنامه آزاد
در اصل هودج بوده است به معنای کجاوه و نام شهری خوش آب و هوا ، در 270 کیلومتری اتوبان تهران به تبریز و از توابع استان زنجان و شهرستان ابهر
-
برنطین
واژهنامه آزاد
برن در فرهنگ محلی هرمزگان به معنی رفتن است و طین نیز به نیک کردن جای گل آورده شده است، بنابراین برنطین یعنی جای خوش آب و هوا
-
کت دیدمه
واژهنامه آزاد
(کُ تِ د ی دُ مَ ه) سوراخی در وسط سقف خانه ها که به منظور خروج دود و ورود نور و هوا ساخته می شود.