کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نام این نشان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گم نام
واژهنامه آزاد
پیدا نشده - بدون عنوان
-
نام آور
واژهنامه آزاد
کسی که به شهرت می رسد.
-
نام آوران
واژهنامه آزاد
انسان های معروف, انسان های نامی به سبب کارهای مهم و بزرگ و مثبتی که انجام داده اند.پهلوان نامی
-
نام دار
واژهنامه آزاد
معروف،مشهور
-
مُنجِزی:وفا کننده به عهد، برآورنده حاجت و نیاز دیگران. نام تیره ای از طایفه بهداروند هفت لنگ ازایل بزرگ بختیاری.
واژهنامه آزاد
رواکننده حاجت
-
جستوجو در متن
-
نش
واژهنامه آزاد
نِش مفر نشان است برای نشان دادن چیزی از نِش استفاده می کنیم (این واژه را بیشتر بعضی کرمانی ها به کار می برند
-
جوانازن
واژهنامه آزاد
زن با سلیقه ، زنی که در اداره کرد خانه یا امور زنانه مهارت دارد. چنانکه ظاهر کلمه نشان می دهد اصل این کلمه فارسی است و تلفظ آن جوانه زن بوده وبه زبان ترکی آذری منتقل شده است این واژه در فارسی منسوخ شده ولی در زبان ترکی آذری همچنان کاربرد دارد.
-
لیلاج
واژهنامه آزاد
لیلاج نام تخته ای است که در زمان قدیم بر روی آن قمار می کردند و هر که را در این کار خبره بود می گفتند لیلاج است. امروزه برای نشان دادن حرفه ای بودن و خبره بودن شخصی استفاده می کنند. به عنوان مثال میگویند طرف لیلاج این کار است
-
آرسام
واژهنامه آزاد
ارسام ناقه راندن او را تا نشان پای بر زمین گذارد. (این جمله در فرهنگ فارسی به فارسی امده بود چنین به نظر می رسد به معنی شدت و گرم راندن باشد . آسام در زبان بنگالی به معنی بارش و بارندگی آمده . شاید بی مناسبت نباشد اگر بگوییم پی در پی راندن هم چیزی شب...
-
آیرونی
واژهنامه آزاد
آیرونی این اصطلاح از واژه ی یونانی (Eironeia) گرفته شده و به معنای ریا و خلاف واقع نشان دادن است . شگردی است که گوینده یا نویسنده به کلام یا آنچه نوشته یا دیده می شود معنایی متضاد یا وارونه می بخشد که در آن دریافتی طنز آمیز وجود دارد .
-
گلایل
واژهنامه آزاد
Gladious نام گلایل از کلمه لاتین گلادیوس به معنی شمشیر گرفته شده زیرا برگهای این گل شبیه به شمشیر می باشد. در گذشته گل گلایل معرف گلادیاتورهای رم بود. گلایل به معنی به یاد کسی بودن است و به دریافت کننده خود شیفتگی و احساسات عمیق قلبی طرف مقابل را...
-
خرو
واژهنامه آزاد
خرو را به اصطلاحی كه از دیرباز در جملات اساطیری و ادبی و در زبان فارسی كهن مرسوم شده است ، می توان از دو شاخه كاملاً متفاوت به معنای آن پرداخت. اول آنكه با جستجو در ادبیات كهن فارسی معنی كلمه یا اصطلاح خرو ، چنین است : شرقی ترین سرزمینی است كه زیر آم...
-
اینکونابولا
واژهنامه آزاد
اینکونابولا از کلمه لاتین “cunae” به معنای گهواره گرفته شده است و نشان دهنده ی کتابهایی است که از زمان اختراع چاپ تا قبل از استفاده از loose type به چاپ رسیده اند. کتابهایی که در ایام طفولیت فن چاپ ( قرن 15م ) به چاپ رسید از این جمله اند. کتابهایی که...
-
عشق
واژهنامه آزاد
سَودا:به معنی عشق در زبان پهلوی باستان است. که همچنان در زبان تالشی و ترکی آذزی در آذربایجان ایران و بخش جداشده از ایران با نام جمهوری آذربایجان، همچنان- کاربرد دارد. و از بن همین واژه است که واژه های هم خانواده با آن، مانن سئوگیل، سئومک، سئویم، سئوی...