کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناف به خوشی زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ناف افکند
واژهنامه آزاد
یعنی نوزاد چند روزه
-
ناف افکند
واژهنامه آزاد
یعنی نوزاد چند روزه
-
جستوجو در متن
-
پی خوش
واژهنامه آزاد
به معنی پی خوشی خوشحالی خوش بختی
-
قفایی
واژهنامه آزاد
ضربه زدن به پشت گردن، پشت گردن زدن، سيلي زدن
-
عدنان
واژهنامه آزاد
نام پسرانه عربی . فرزند اسماعیل بن ابراهیم نیای قبایل عرب در شمال. شاید ار ریشه واژه عبری اِدِن باشد به معنی لذّت ، خوشی و بهشت زمینی .برابر سِفْر تکوین در تورات جایگاه خوشی ها و نعمت های روی زمین است و جایی است که خداوند آدم و حوّاء را جای داد . بهش...
-
عدنان
واژهنامه آزاد
نام پسرانۀ عربی. فرزند اسماعیل بن ابراهیم. شاید ار ریشۀ واژۀ عبری اِدِن باشد به معنی لذّت، خوشی و بهشت زمینی. برابر سِفْر تکوین در تورات؛ جایگاه خوشی ها و نعمت های روی زمین است و جایی است که خداوند آدم و حوّا را جای داد. بهشت روی زمین .
-
رشک برنده
واژهنامه آزاد
کسی که به دارایی، زیبایی، خوشی یا... که از آن دیگری باشد، غبطه می خورد و دوست دارد جای او باشد. گاهی به معنی حسود هم به کار می رود.
-
مطاعنت
واژهنامه آزاد
نیزه زدن با کسی/ به کسی نیزه زدن
-
بل
واژهنامه آزاد
(گلستان و خراسان) برق زدن؛ چنانکه بَلبَلی گوش به کسی می گویند که گوشش دائم به دید می آید. بل زدن هم به معنی برق زدن است.
-
مخ زدن
واژهنامه آزاد
1. به سر کسی یا چیزی زدن ، به درون چیزی زدن 2. کسی را گول دادن یا قانع کردن (اصطلاح عامیانه) ، گیج کردن ، بر مغز و تفکر کسی مسلط شدن
-
لال
واژهنامه آزاد
لال به کسی گفته می شود که توانایی حرف زدن ندارد .(ناتوان از حرف زدن)
-
جل زدن
واژهنامه آزاد
ظاهرا به معنی «زُل زدن» است. البته در شعر مشهور عماد خراسانی به کار رفته است.
-
لفتة
واژهنامه آزاد
به معنی گریز زدن به اتفاقی (توجه کردن به موردی)
-
کنسل کردن
واژهنامه آزاد
به هم زدن.