کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
می زده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
می گریختند
واژهنامه آزاد
فرار می کردند
-
می چله
واژهنامه آزاد
(شیرازی) چلاندن، فشار آوردن، فشار دادن، فشردن.
-
می نگارد
واژهنامه آزاد
نقش و نگار می کشد. || می نویسد.
-
تی بلا می سر
واژهنامه آزاد
درد و بلای شما به سرم
-
راهی می شود
واژهنامه آزاد
می خواهد که برود
-
دل می دادم
واژهنامه آزاد
احساس می کردم
-
حسرت می خورند
واژهنامه آزاد
غم می خورند
-
تی بلا می سر
واژهنامه آزاد
دردوبلات بخوره به سرم
-
گلگلی ات می خاره
واژهنامه آزاد
(عامیانه) آزار داری؟
-
لکه می دویدم
واژهنامه آزاد
با هیجان می دویدم.
-
نقش بر زمین می ساختند
واژهنامه آزاد
بر روی زمین می افتادند - کنایه:مرگ،مردن
-
رژنوک(درزمان حال به معرب آن رجنوک تلفظ می شود)
واژهنامه آزاد
(رژ)با فتحه ریعنی ردیف (نو)مثل تلفظ تو بمعنی تازه یاجدید (ک)خلاصه شده کاریز یا چاه (ردیف جدیدی از حلقه های چاه کنده شده یا خلاصه قنات نو)
-
کودکی در بر، قبائی سرخ داشتروزگاری زان خوشی خوش میگذاشتهمچو جان نیکو نگه میداشتشبهتر از لوزینه می پنداشتشهم ضیاع و هم عقارش می شمردهر زمان گرد و غبارش می سترد
واژهنامه آزاد
کودکی در بر، قبائی سرخ داشت روزگاری زان خوشی خوش میگذاشت همچو جان نیکو نگه میداشتش بهتر از لوزینه می پنداشتش هم ضیاع و هم عقارش می شمرد هر زمان گرد و غبارش می سترد از نظر باز حسودش می نهفت سرخیش میدید و چون گل میشکفت گر بدامانش سرشکی میچکید طفل خرد...
-
جستوجو در متن
-
شگفت زده
واژهنامه آزاد
هیجان زده حیرت
-
سرسان
واژهنامه آزاد
حیرت زده