کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کوه میش
واژهنامه آزاد
نام رشته کوهی در سبزوار خراسان رضوی.
-
قاراش میش
واژهنامه آزاد
داغان/خراب/قمر در عقرب/مثلا اوضاع قاراش میش است
-
جستوجو در متن
-
گوسفند ماده
واژهنامه آزاد
میش
-
تغاز
واژهنامه آزاد
به فضله میش که روی دنبه آن چسبیده است
-
چیرگ
واژهنامه آزاد
با تلفّظ چِرْگ، میش مرغ فارسی
-
تقلی
واژهنامه آزاد
گوسفند ماده حد فاصل سنی بین بره و میش
-
دبر
واژهنامه آزاد
به ضم «دال و ب»:نر بز راگویند- بز- دبر - کره ، مانند میش- قوچ- بره
-
گاوگم
واژهنامه آزاد
گاوگُم روشنی پایانی روز، پیش از غروب آفتاب که پس از آن هوا تاریک میشود. قابل قیاس با روشنایی هوا پیش از طلوع که به آن گرگ و میش گفته میشود
-
hypervisor
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) ابرسراور. supervisor به پارسی می شود "سراور". پس hypervisor می شود "اَبَرسَراوَر". از شاهنامه: به ره بر یکی چشمه آمد پدید چو میش سراور بدانجا رسید
-
شورستان
واژهنامه آزاد
روستای شورستان در ۱۲ کیلومتری شهر معلم کلایه و در ۹۵ کیلومتری شهر قزوین قرار دارد. این روستای کوهپایه ای در دامنه شمالى کوه البرز قرار گرفته و همجوار روستاهاى باغکلایه، شهرک، جوتان، یرک، ترکان، آفتابدر، جولادک و دزدکسر است و در شمال آن رودخانه شاهرود...