کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
گلمیز
واژهنامه آزاد
(گُ) گل-میز؛ میز کوچک، میز عسلی.
-
تریبون
واژهنامه آزاد
میز خطابه.
-
میزنای
واژهنامه آزاد
مجرای ادرار. میز در زبان کُردی به معنای ادرار می باشد.
-
مایز
واژهنامه آزاد
تفاوت را آشکار کردن، از تمیز آمدن ، مشخص کردن ، اسم فاعل از میٌز
-
بوروکراسی
واژهنامه آزاد
بوروکراسی (Bureaucracy) از دو بخش bureau به معنی میز و دفتر کار و پسوند cracy به معنی سالاری ایجاد شدهاست. برابر فارسی آن یعنی دیوانسالاری ترجمهای از همین واژهاست. به طور کلی، دیوانسالاری یا بوروکراسی به معنی یک سیستم کارکرد عقلانی و قانونمند اس...