کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میرود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تی گیر
واژهنامه آزاد
یعنی درب را بکش، بیشتر درخصوص کشیدن و باز کردن بکار میرود
-
نقشت
واژهنامه آزاد
صداى خفه.صداى زیر کوتاه. که در محله هاى قدیم شیراز به کار میرود.
-
اهوکی
واژهنامه آزاد
اُهوک یا اُهوکی واژه ای است که برای بیان شگفتی یا تحقیر به کار میرود مانند واژۀ زِکی.
-
نقشت
واژهنامه آزاد
صداى خفه.صداى زیر کوتاه. که در محله هاى قدیم شیراز به کار میرود.
-
سوزقبا
واژهنامه آزاد
سوزقبا در گویش دزفولى به معناى سبزقبا بکار میرود که از دو واژه سوز ( سبز) وقبا تشکیل شده که هم به جهت یک امام زاده در دزفول و هم یک نوع طوطى تمام سبز و ریز نقش بکار میرود.
-
کچ و پلچ
واژهنامه آزاد
مچاله شده ، برای اشیائ حلبی و قشری نازک یا تو خالی که تحت فشار یا برخورد مچاله شده باشند بکار میرود
-
توم
واژهنامه آزاد
توم به معنی گور است ودر نفرینهای زنان واژه توم به توم زیاد بکار میرود
-
مینیمالیسم
واژهنامه آزاد
ساده گرایی، کمینه جویی (در معنای ادبی) مینیمال در بین عوام به اشتباه مینیمم یا حداقل به کار میرود.
-
تیمار
واژهنامه آزاد
وقتی کلمه ی تیمار برای حیوان به کار میرود معنایش غمخواری و دلسوزی نیست . بلکه رسیدگی حتی نوازش حیوان را معنی میدهد.
-
خلط
واژهنامه آزاد
خِلِطْ:(khelet) در گویش گنابادی یعنی کیسه ، کیسه گونی ( این واژه معمولا همراه با واژه پِلِت بکار میرود)
-
جخ
واژهنامه آزاد
تازه, به تازگی, اخیرا ً, این واژه معمولا به همراه کلمه تازه به کار میرود (جخ تازه) که همان معنا را میدهد مثال:جخ تازه علی رو هم رسوندم. معنی:تازه علی را هم رساندم.
-
شین
واژهنامه آزاد
"شین" برگرفته از کلمه schiene (آلمانی) بمعنای میله یا ریل است و در صنعت برق به نسمه ای از فلز رسانا مانند مس گویند که برای توزیع با تجمیع جریان بکار میرود.
-
گزرو
واژهنامه آزاد
این واژه در اصل به صورت گوز روب (گوز=جوز=گردو) بوده است و به معنی چوبی است که برای برداشت و روبیدن گردو به کار میرود که در گویش شهرستان محلات به گزرو تغییر کرده است.
-
حلقژ
واژهنامه آزاد
حلقژ(halgheg) به مفهوم پرتاب کردن به صورت دایره وار بیشتر در مواقعی به کار میرود که شخص از سر عصبانیت و لجاجت و با قصد توهین شیئی را به سمت طرف مقابل پرتاب کند.
-
ولد مصالح بمال الصلح
واژهنامه آزاد
این واژه در مواقعی بکار میرود که از طرف پدر به فرزند مالی (زمین و یا خانه)صلح شده باشدو فرزند مبلغی را به پدر بابت این عمل خیر می دهد.