کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میخ کردن ،میخ شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
دوستی کردن
واژهنامه آزاد
هم فکر و هم راه شدن, یکدل یکرنگ شدن
-
بخاست
واژهنامه آزاد
برخاستن، بر پا شدن، ایستادن، قیام کردن، بلند شدن
-
بهاری شدن
واژهنامه آزاد
تازه شدن،از نو شروع کردن
-
حمد
واژهنامه آزاد
ستودن، راضی شدن، شکر کردن، ادای حق کسی کردن.
-
بسازم
واژهنامه آزاد
کنار آمدن. رام شدن. ساختن. ترکیب کردن. ابداع کردن.
-
شلیق
واژهنامه آزاد
شِلیق [شوشتری] پاره شدن یا پاره کردن، صدای پاره شدن یا پاره کردن، کلمات هم خانواده:(شلیقنیدن= پاره کردن، جردادن)، (شلیقس یا شلیقهِس= پاره شد، جر خورد)، (شِلیقنیده= پاره پوره، وارفته)
-
approximating
واژهنامه آزاد
نزدیک شدن/کردن
-
دورهم جمع شدن
واژهنامه آزاد
باهم صحبت کردن مشورت کردن باهم به جایی قرار گذاشتن
-
ترجیت
واژهنامه آزاد
خواهش کردن - التماس کردن - متوسل شدن - این کلمه به زبان عربی می باشد
-
زابراه
واژهنامه آزاد
زابِراه شدن در گویش گنابادی یعنی ول ماندن ، بیرون رانده شدن از خانه ، رها کردن ، مجبور به تغییر محل سکنا شدن، بی خانمان شدن
-
اتوماسیون
واژهنامه آزاد
اوتوماسیون یک کلمه انگلیسی است automation خودکار سازى ، اتوماسیون ، خودکار کردن ، ماشینى شدن تولید ، کامپیوترى کردن دستگاهها ، خودکار شدن ماشین الات ، کنترل و هدایت دستگاهى بطور
-
exercising voice
واژهنامه آزاد
فعالیتهای معترضانه، اعتراض کردن، از راه اعتراض وارد شدن
-
آچیلار
واژهنامه آزاد
باز کردن - بازشو - باز نمودن - باز شدن
-
وخسادن
واژهنامه آزاد
برخاستن,عزم کاری کردن,پا شدن
-
دم
واژهنامه آزاد
به معنی سد کردن مانع شدن