کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میانلا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
میان
واژهنامه آزاد
بحبوحه.
-
میان بند
واژهنامه آزاد
نام روستایی در بخش میان جلگه شهرستان نیشابور دارای 150 نفر سکنه دارای شخصیتهای علمی ودانشگاهی ونظامی فراوانی است.
-
میان تهی
واژهنامه آزاد
چیزی که میان آن خالی باشد؛ پوچ.
-
لا مرزو
واژهنامه آزاد
روستایی در شهربابک وست دو روستا
-
هفت قرآن به میان
واژهنامه آزاد
یعنی اینکه قرآن با قرائت های هفتگانه اش مانع و سدی برای جلوگیری از رسیدن بلاها و گرفتاری ها به اما ایجاد کند
-
لا اله الا الله
واژهنامه آزاد
جمله ای که نشان از وحدانیت خداوند دارد و یکی از عبارات شهادتین مسلمانان است
-
دو لا پهنا
واژهنامه آزاد
گران حساب کردن یا در محاسبه مبلغ برای مشتری اقلامی را چند باره حساب کردن
-
جستوجو در متن
-
شهلا
واژهنامه آزاد
شه:مخفف شاه واژه پارسی یعنی بزرگ/ لا بمعنی میان شاه لا، شه لا و یا شهلا یعنی میان بزرگ 1. بزرگی میان یا مردمک چشم، چشم آهویی، چشم جادویی 2. بزرگی دل، کسی که صاحب دلی بزرگ است (دلگنده) با جرعت ، شجاع
-
شهلا
واژهنامه آزاد
شه:مخفف شاه/ لا بمعنی میان شاه لا، و یا شهلا یعنی میان بزرگ 1. بزرگی میان یا مردمک چشم، چشم آهویی، چشم جادویی 2. بزرگی دل، دل گنده، کسی که صاحب دلی بزرگ است، با جرعت ، شجاع
-
بلاش
واژهنامه آزاد
ب، به بمعنی سو یا جهت. لا بمعنی لای، میان،(قلب) درون، هستی لاش اشاره به قلب، درون به لای اش، به لاش یا بلاش ~ به درونش مثل سوگند به قلبش، به جانش و یا به وجودش بلاش= سوگند به جانش