کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مکانیکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بازتولید پذیری
واژهنامه آزاد
تکثیر یک اثر یگانه به وسیله ابزارهای مکانیکی(صنعت فرهنگ)
-
گیرپاژ
واژهنامه آزاد
گیرپاژ که گاهی گیرپاچ نیز تلفظ می شود، به معنای قفل کردن موتور است؛ این کلمه در تعمیرگاه ها و مکانیکی ها به وفور شنیده می شود.
-
بنکام
واژهنامه آزاد
بَنکام نام فنّی مربوط به ساخت ساعت مکانیکی بوده است. از کتبی که در این فن نگاشته شده «الکواکب الدرّیه فی وضع البَنکامات الدوریه یا (رسالة فی علم البَنکامات) اولین رساله مستقل ساعت مکانیکی در تمدّن اسلامی ، نوشته تقی الدین شامی است ، که در آن روش ساخت...
-
گجت
واژهنامه آزاد
گجت (Gadget) به وسایل کوچک مکانیکی و یا الکترونیکی گفته میشود که اغلب اندازه ای کوچک دارند و دارای کاربرد زیاد و خاص در زندگی هستند. به عبارت دیگر وسایلی که برای انجام کارها، مفید و پرکاربرد هستند.
-
پیزو الکتریک
واژهنامه آزاد
موادی که انرژی مکانیکی را به انرژی الکتریکی تبدیل می کنند، اثر فشاربرقی، موادی که با اعمال نیروی خارجی، دوقطبی ها یشان تحریک می شوند و میدان الکتریکی ایجاد می شود. وارون کردن اثر نیرو (مثلاً از کششی به فشاری) جهت میدان را معکوس می کند.
-
زاقارت
واژهنامه آزاد
ناکارا، به درد نخور، خراب، کهنه؛ صفتى غیر رسمی و محاوره ای است که معمولاً براى وسایل نقلیه یا سایر ماشین هاى مکانیکى و برقى به کار مى رود. مى توان آن را معادل «درِ پیت»، «فکسنى» یا «لکنته» هم دانست. || بدشکل، درب و داغون؛ ناهمگون، غیرعادی؛ مثال: «یار...