کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مُو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مو
واژهنامه آزاد
به زبان لری:من، اول شخص مفرد - مُو [mo]
-
مو نزدن
واژهنامه آزاد
[عا.] ذرّه ای عدم تشابه و اختلاف نداشتن. عینهو چیزی بودن. کپی چیزی بودن«"ایوان هو" هنرمندی است که نقاشی های او با واقعیت مو نمی زنند. [باشگاه خبرنگاران، ۱۶ مهر ۱۳۹۳ خورشیدی]»
-
واژههای همآوا
-
مو
واژهنامه آزاد
به زبان لری:من، اول شخص مفرد - مُو [mo]
-
جستوجو در متن
-
تاک
واژهنامه آزاد
مو
-
برجنگ
واژهنامه آزاد
یک دسته مو
-
تافت
واژهنامه آزاد
اسپریی برای نگهداری از مو و حالت دادن به آن
-
پتخ پو
واژهنامه آزاد
(گنابادی) پِتِخْ پو؛ به هم ریختگی موها، سیخ بودن موها، نامرتب بودن مو، آشفتگی و ژولیدگی مو.
-
مونیکا
واژهنامه آزاد
مو+نیکا دارای موهای زیبا
-
گیسو گشادن
واژهنامه آزاد
باز کردن گیسو و مو - ریختن گیسو در روی شانه - باز کردن و چرخش گیسو در هوا
-
جزبل
واژهنامه آزاد
جزبل(به کسرج وفتح ب) سوزاندن با شعله، مانند کزدادن مو بر آتش.
-
مل ملو
واژهنامه آزاد
مِل مِلو /melmelu/ پرمو، شخص یا جانواری که بدنش از مو پوشیده باشد.
-
سردق
واژهنامه آزاد
سِرْدَقْ:(serdagh) در گویش گنابادی یعنی کچل ، سر بی مو
-
چا
واژهنامه آزاد
(دزفولی) مگر. «چا الکیه؟» یعنی مگه الکیه؟ یا «چا مو زَندُمِت» یعنی مگر من زدمت؟