کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
موش
واژهنامه آزاد
چال گونه
-
واژههای مشابه
-
موش کور
واژهنامه آزاد
یک جانور از تیره موشها است که لانه خود را در زیر زمین حفر می کند.
-
جستوجو در متن
-
سیچان
واژهنامه آزاد
موش
-
سیچان
واژهنامه آزاد
(ترکی) موش.
-
گرزه
واژهنامه آزاد
موش بزرگ
-
واژه گرزه
واژهنامه آزاد
موش بزرگ
-
همستر
واژهنامه آزاد
موجودی شبیه به موش
-
لوش زدن
واژهنامه آزاد
لوش بر وزن موش،کوش،دوش...:حرص زدن، حریص بودن
-
Gnomes
واژهنامه آزاد
موجودات خیالی که کلاه قرمز بر سر دارند؛ امروزه مجسمه هایی از آن ها را در باغ ها می گذارند، هم برای زیبایی و هم دورکردن حیوانات کوچک مانند موش و ملخ و ...
-
زغبه
واژهنامه آزاد
زغبه (با فتح ز و سکون غ)، انقروی و نیکلسون آن را آسان، و بعضی شارحان، مفت و رایگان معنی کرده اند. زغب در لغت، به معنی موهاست که در گوش روییده، و زغبه جانورکی است مانند موش. در بیت ۳۴۶۰ از دفتر چهارم مثنوی: یا کلام حکمت و سرّ نهان/ اندر آید زغبه در...