کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مورد احترام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
احترام
واژهنامه آزاد
بزرگ داشتن،محترم
-
ارجمندانه
واژهنامه آزاد
احتراماً، محترمانه، با احترام، با ارج و احترام؛ واژه ای است که در ابتدای مکاتبات رسمی برای ادای احترام به مخاطب به کار می رود.
-
احتراما
واژهنامه آزاد
ضمن احترام.
-
شانلی
واژهنامه آزاد
درای حرمت و احترام
-
پاس داشتن
واژهنامه آزاد
گرامی داشتن، احترام گذاشتن.
-
چاس
واژهنامه آزاد
احترام نظامی (بالابردن دست)
-
سانی
واژهنامه آزاد
مقدّس ، پر احترام
-
امیر
واژهنامه آزاد
شاه، فرمانده، آقای بزرگ، آدم قابل احترام، بزرگوار.
-
آبلا
واژهنامه آزاد
یعنی برادر بزرگ وگرامی که بزرگ خانواده بوده واز احترام خاصی برخوردار بوده
-
دلا شو
واژهنامه آزاد
دُلاْ شُوْ:(dola shouw) در گویش گنابادی یعنی خم شو ، تعظیم کن ، احترام بگذار
-
عزت نفس
واژهنامه آزاد
عزت نفس از دو بخش مهم تشکيل مي شود : 1- باور خودتوانمندي به معناي داشتن اطمينان به توانائي فکر کردن . درک کردن . آموختن . انتخاب کردن و تصميم گيري براي خود . 2- احترام به خود...
-
آقابالی
واژهنامه آزاد
والی به معنی استاندار یا بزرگ منطقه (ذی نفوذ) بوده و با احترام با آقا همراه شده (آقاوالی) که به مرور زمان به آقابالی تیدیل گشته است .
-
رعایت قوانین و مقررات سازمان و شئونات اداری
واژهنامه آزاد
توجه به قانون و اصول مورد احترام یک سازمان ، حرفه و موسسه که برای تسهیل روابط بین افراد وضع شده اند.
-
رزاس
واژهنامه آزاد
نام دلاور ایرانی. Rozas گل رزاس گلی مورد احترام و تقدس مردم پارت سمبل الهه ی باران برکت و رویش و بهار و آبادانی! گل رزاس همچو گل هوما گل سومای هندیان !نام گل صوفی اسلام است.(از دیدگاه دکتر شریعتی)
-
تشریف داشتن
واژهنامه آزاد
حضور داشتن . این کلمه را از جهت اکرام و احترام گویند:فلان در آن مجلس تشریف داشتند که این حادثه پیش آمد. - || حرمت داشتن . فخر داشتن . بزرگی داشتن:تشریف شهادت ز دم تیغ تو داریم فرض است در ارواح طواف جسد ما. طالب آملی (از آنندراج ).