کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مه رخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مه رنگ
واژهنامه آزاد
رنگ ماه
-
مه آ
واژهنامه آزاد
مانند ماه به دنیا آمده. کنایه از درخشندگی و ماه رو بودن است. ماه آمدن مه + مخفف آمدن = مه آ
-
مه آ
واژهنامه آزاد
بادرخشش و زیبا، مانند ماه، آمده است. مه مخفف ماه آ مخفف آمدن
-
مه یاس
واژهنامه آزاد
[ م َه ْ یاس ] (ا) 1- ماهی که چون گل یاس است. 2- یاسی که چون ماه است. 3- (به مجاز) زیباروی و با طراوت.
-
مه لقا
واژهنامه آزاد
زیبا روی ، ماه چهره ، نامی که برای دختران می گذارند
-
مه داد
واژهنامه آزاد
مَه داد؛ دادۀ ماه.
-
مه سماء
واژهنامه آزاد
ماه آسمان.
-
ته مه ن
واژهنامه آزاد
عمر . اسم کردی
-
په و مه
واژهنامه آزاد
(اصفهان، سده) پَه و مَه؛ انسان کم خرد و احمق. پَه از واژۀ «پَپِه» آمده است، ولی مَه به نظر می رسد واژه ای بی معنی و صرفاً هم وزن پَه باشد، همان طور که مثلاً در ترکیب های چرت و پرت یا چاقالو پاقالو واژه های بی معنی وجود دارد. (ترکیب په و مه شباهت جالب...