کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقدم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مقدم پور
واژهنامه آزاد
پسر جلو
-
جستوجو در متن
-
گرایلی
واژهنامه آزاد
پیشرو که هنگامی به صورت گرایلی مقدم باشد معنی پیشرو برتر می دهد
-
مجدم
واژهنامه آزاد
مجدم یا مقدم نام قبیله ایی است که افراد آن در استان خوزستان زندگی می نمایند
-
قیات
واژهنامه آزاد
قِیات ؛ واژه ای مغولی به معنای سیلی که به قوت آید، برترین قبیله از بین گروه های مغولی که از نسل پدر چنگیز خان بودند، در تاریخ جهانگشای جوینی آمده:"و بر دیگر قبایل مقدم قبیله قیات است"ج1ص25
-
مانعه الجمع
واژهنامه آزاد
دو به دو ناسازگار - Mutually exclusive مانعة الجمع؛ منفصله مانعة الجمع قضیه ای است که در آن به تنافی و ناسازگاری دو طرف ـ در موجبه ـ و یا عدم تنافی آن دو ـ در سالبه ـ در صدق، نه در کذب، حکم شده است. یعنی در موجبه حکم می شود به اینکه اجتماعی دو طرف نا...