کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقاوم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تاب آور
واژهنامه آزاد
مقاوم
-
اثل
واژهنامه آزاد
بسیار سخت . مقاوم
-
پایار
واژهنامه آزاد
پایدار ، مقاوم، پاینده، استوار
-
بردین
واژهنامه آزاد
(لری بختیاری) برد به معنای سنگ، و بردین به معنی سخت و مقاوم (مانند سنگ).
-
پاده گک
واژهنامه آزاد
(مناطق مرکزی افغانستان) نوعی درخت بید که برگ های کوچک دارد و در برابر کم آبی مقاوم است.
-
سنچولی
واژهنامه آزاد
نام طایفه ای بزرگ دراستان سیستان وبلوچستان- سن:گیاهی مقاوم به کم آبی چول:بیابان بی آب وعلف- استعاره ازانسان مقاوم وسرسخت وجنگجو دارد san choo li - س(فتحه)-ن(ساکن)-چو(و)-لی
-
مردله قاجی
واژهنامه آزاد
[mordala ghaji] گونه ای از درخچه می باشد که در کوههای شهرستان اقلید رشد می کند دارای پوستی مقاوم می باشد که در برخی موارد از پوست آن به عنوان طناب استفاده می شود