کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مفرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مفرد فضل
واژهنامه آزاد
دانایی
-
جستوجو در متن
-
مو
واژهنامه آزاد
به زبان لری:من، اول شخص مفرد - مُو [mo]
-
ت
واژهنامه آزاد
تُ:(to) در گویش گنابادی یعنی تو، ضمیر دوم شخص مفرد
-
احفاد
واژهنامه آزاد
فرزندان-نوه ها-نبیره ها -خدمت گذاران -زادگان -مفرد کلمه حفد مثال احفادالرسول=فرزندان پیامبر
-
ماکی
واژهنامه آزاد
مرغ خانگی؛ شکل مفرد ماکیان است و در بامیان اففانستان به کار می رود. «ما» کوتاه شدۀ ماده است و بدین قیاس «کی» باید به معنی پرنده باشد. (نَرکی به معنی خروس است)
-
نپز
واژهنامه آزاد
(کردی اورامی و سورانی و کرمانجی و کلهری) مواد غذایی مانند حبوبات و گوشت که به آسانی نمی پزد یا دیر پخته می شود؛ دیرپز. || فعل نهی، دوم شخص مفرد، از مصدر پختن.
-
هته
واژهنامه آزاد
هُتّه به ضم "ه" و کسر "ت" و سکون "ه" آخر، به معنای خوابیده است برای سوم شخص مفرد این واژه از مصدر هتن به معنای خوابیدن است و "هته دزد" که مرحوم دهخدا از آن یاد کرده است می تواند به معنای "دزد خفته" باشد.
-
نرکی
واژهنامه آزاد
(نَرکی) در بامیان افغانستان، به معنی خروس است. ماکی، به معنی مرغ خانگی، شکل مفرد ماکیان است و در بامیان اففانستان به کار می رود. «ما» کوتاه شدۀ ماده است و بدین قیاس، «کی» باید به معنی پرنده باشد.
-
زی
واژهنامه آزاد
زی zi مخفف زندگی، حالت امری دوم شخص مفرد زندگی کردن. زی = زندگی کن. آنچنان زی که چو میری، برهی نه چنان زی که چو میری، برهند
-
گنارِس
واژهنامه آزاد
(گُنارِس) از مصدر گنارسّن. به معنی چیزی را با چیز دیگری تعویض کردن است. گنارس یعنی تعویض شد. این صیغه فقط برای سوم شخص غایب مفرد و جمع به کار میرود. بقیه صیغهها از مصدر گناردَن ساخته میشوند. گناردم، گناردی، گنارد، گناردیم، گناردید، گناردِن
-
جوجیل
واژهنامه آزاد
یک کلمه ترکیبی است بشرح زیر: 1- جو ( اسم ) جستن جوییدن:جست و جو جستجو . مفرد امر حاضر. 2- جیل - یک صنف ازمردم, اهل یک زمان, قرن, اجیال وجیلان جمع
-
هته
واژهنامه آزاد
هُتّه به ضم "ه" و کسر "ت" و سکون "ه" آخر، به معنای خوابیده است برای سوم شخص مفرد. این واژه از مصدر هتن بمعنای خوابیدن است و شاید در واقع همان "خفتن" فارسی مصطلح باشد. "هته دزد" که مرحوم دهخدا از آن یاد کرده است میتواند بمعنی "دزد خفته" باشد.
-
مش
واژهنامه آزاد
(روستای خلار، استان فارس) [فعل نهی، دوم شخص مفرد] مَشُ، مَشو؛ نرو! (گویش خلاری مرکب از بستکی و لاری و پهلوی است. این روستا در دو منزلی شمال غرب شیراز قرار دارد.)
-
برنمی تابد
واژهنامه آزاد
برنمی تابد. الف. (شخص سوم مفرد از مصدر «برنتافتن» که نفی مصدر «برتافتن» یا «برتابیدن» است) تحمل نمی کند، تاب نمی آورد، نمی پذیرد. مثال: ناوک غمزه بر دل سعدی مزن ای جان چو بر نمی تابد" (سعدی، غزلیات سعدی) ب. (شخص سوم مفرد از مصدر «بر نتابیدن» که نفی م...