کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معنی پذیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دل پذیر
واژهنامه آزاد
لذت بخش و زیبا
-
جستوجو در متن
-
پند نیو شان
واژهنامه آزاد
پندشنو/ پند پذیر
-
عجم گزند
واژهنامه آزاد
غیر عرب واسیب پذیر
-
نامیرا
واژهنامه آزاد
فنا نا پذیر نمردنی جاویدان
-
پهپاد
واژهنامه آزاد
به معنای پرنده هدایت پذیر از دور است . یعنی نوعی پرنده (هواپیما) که بدون سرنشین است
-
چلو
واژهنامه آزاد
نام یکی از بخش های گردشگر پذیر شهرستان اندیکا، در مرز چهارمحال و خوزستان.
-
جصک
واژهنامه آزاد
جِصک یعنی پیچ - پیچش جصکیدن یعنی پیچ دادن - پیچیدن جِصکو یعنی نشکن - انعطاف پذیر
-
پی ال سی
واژهنامه آزاد
بر گرفته شده از کلمۀ programer logic controler، به معنای کنترل کنندۀ منطقی برنامه پذیر که یک ابزار صنعتی است و برای مقاصد دقیق صنعتی به کار می رود.
-
کشسانی
واژهنامه آزاد
کِشسانی یا الاستیسیته (Elasticity)؛ کشایندی، خاصیت تغییرشکل بازگشت پذیر (ارتجاعی) مواد است. || حدّ کشسانی؛ حدّی از نیرو که مادّه، فراتر از آن، رفتار کشسان ندارد.
-
فقر زدایی
واژهنامه آزاد
کمرنگ کردن و زدودن فقر از جامعه و ایجاد رفاه برای اقشار کم درآمد و آسیب پذیر جامعه و تأمین نیازهای اساسی مردم. معادل poverty alleviation در انگلیسی.
-
پهپاد
واژهنامه آزاد
(پَ) این واژه مخفف (پرنده هدایت پذیر از دور ) میباشد و در اصطلاح به هواپیماهای بی سرنشین نظامی و یا هم تحقیقاتی گفته می شود که به منظور منهدم کردن هدفهای نظامی و یا جمع آوری اطلاعات از نقاط بخصوص استفاده می شود
-
سینه راما
واژهنامه آزاد
سینمای سه بعدی ، سینه راما:سینه راما یکی ازپروسه های فیلمسازی پرده عریض است. درآغاز سه دوربین وسه پروژکتور به کار می رفت تا تصویری زیبا وباور پذیر ازموضوع مورد نظر ارائه دهد
-
مشتق
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) برگرفته، واخَنِه. "مشتق گرفتن" به پارسی می شود "برگرفتن، واخَنیدَن". "واخَنیدَن" هست پیشوند "وا" و "خَن" (چشمه) و پسوند "یدَن" رویهم "جدا کردن از چشمه". "مشتقات نفتی" به پارسی می شود "برگرفته های نفتی، واخَنِه های ن...
-
انضباط اجتماعی
واژهنامه آزاد
نظم دراجتماع یعنی درمردم. نظم اجتماعی مبین توقع های اساسی زندگی اجتماعی است. هر جامعه با هرنوع اعتقادها، سنت ها، گرایش های سیاسی و با هر سیستم حکومتی نیازمند داشتن نظم و ترتیب خاص برای اداره خود است. حتی جوامع اولیه انسان ها دارای نظم اجتماعی بوده اس...