کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معمار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ارشیتکت
واژهنامه آزاد
معمار.
-
آرشیتکت
واژهنامه آزاد
معمار - طراح ساختمان - کسی که با شناسایی دقیق کاربری ساختمان اقدام به طراحی نقشه های معماری ساختمان میکند
-
رازیگر
واژهنامه آزاد
"رازیگر" به معنای معمار / آرشیتکت. این واژه در قدیم به صورت "راز نگهدار" بوده است. معمارانی که برای پادشاهان قصر می ساختند، معمولا یک یا دو راه فرار مخفی در قصر طراحی و اجرا می نمودند که این راه ها برای فرار پادشاه و خانواده ی وی در زمان بروز مشکلاتی...
-
رژه
واژهنامه آزاد
معمار به دو تراز نیاز دارد: تراز افقی و تراز عمودی. در کلام پارسی قدیم به تراز افقی رژه بنّا میگفتند که البته امروزه به آن ریسمان بنّا میگویند. از طرفی به تراز عمودی، شاقول میگویند.
-
برسیپا
واژهنامه آزاد
برسیپا (bersipa) نام اولین کتیبه ی مناقشاتی مربوط به دوران کمبوجیه بوده است که با مراجعه به ویکی پیدیا می توانید صحت ان را بررسی کنید. همچنین برسیپا نام اولین دانشکده پزشکی ایران در زمان ساسانیان نیز بوده است . در زمان اشکانیان ، نام یک معمار مشهور...
-
خفن
واژهنامه آزاد
1. (خ َ ف َ )(غیررسمی)(صفت)(در گفتار عوام مستعمل باشد) بسیار ماهر، زبده، مسلط، حرفه ای یا بینظیر. مثال:یه پروژه خفن با یک گروه معمار خفن دارن انجام میدن. مثال:آدم خفنیه(یعنی:در شغل یا مهارت خود بسیار ماهر است) 2. (غیررسمی)(صفت)(در گفتار عوام مستعمل ب...