کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معشوقه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
رامه
واژهنامه آزاد
(گویش سطوه ای) معشوقۀ نهانی.
-
داینی
واژهنامه آزاد
داینی (dayni) معشوقه،عزیز و گرانقدر
-
نرگس
واژهنامه آزاد
نام گلی زیبا؛ کنایه از چشم معشوقه.
-
ملیکا
واژهنامه آزاد
نام مادر امام زمان (ع) معشوقه ی زئوس ملکه ی یونان
-
رهام
واژهنامه آزاد
رٌهام؛ پرنده ای که شکار نمی کند، مرغی که شکارچی نیست. نام پسر گودرز در شاهنامه. نام پدر فرهاد، معشوقۀ شیرین.
-
داف
واژهنامه آزاد
دختر (زن) زیبا و دلربا، معشوقه، شخصی که جاذبۀ جنسی زیاد داشته باشد؛ دوست دختر (یا دوست پسر)؛ در زبان آلمانی، سبزیجات گندیده را گویند. در انگلیسی، زنان جاذب مردان، زنان فاحشه، زنان بدکار.
-
سلما
واژهنامه آزاد
سلما نام فرشته ایه که به حضرت زهرا کمک کرده تا امام حسن رو به دنیا بیاره. البته نگارش درستش "سلمی" هستش. اگه بخوام راجع به ریشه کلمه سلما بگم از سلامت میاد و کسی که سالم و سلامته. ظاهرا نام مادربزرگه پیامبر هم بوده. سلما نام معشوقه ای بوده که عرب ها ...
-
سامسون
واژهنامه آزاد
نام پیامبری در تورات که به مدت بیست سال قوم بنی اسرائیل تحت رهبری او بودند. نام معشوقه اش دلیله بود که دختری از اهل فلسطین بود. در ضمن واژه سامسون از واژۀ عبری (( شمشون )) گرفته شده است که به معنای ((خورشیدی)) می باشد و کلمۀ عربی شمس که به معنی خورشی...