کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشترک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشترک
واژهنامه آزاد
مشاع
-
جستوجو در متن
-
همسود
واژهنامه آزاد
مشترک المنافع. || کشورهای همسود:کشورهای مشترک المنافع.
-
بین المللی
واژهنامه آزاد
مشترک بین ملت های مختلف.
-
همداری
واژهنامه آزاد
اشتراک و با هم داشتن چیزی . همدار یعنی مشترک
-
مفاهمه
واژهنامه آزاد
به فهم مشترک رسیدن؛ ارتباط بر پایۀ تفاهم.
-
روچ
واژهنامه آزاد
خزیدن. کلمه ای مشترک بین ژرمن های ساکن آلپ و کرمانی های جنوب خطۀ پارس.
-
غاذیه
واژهنامه آزاد
قوهء رشد ، پرورش و تولید مثل مشترک در انسان ، حیوان و گیاه
-
هم ریش
واژهنامه آزاد
به معنی هم زخم، باجناغ، دونفر که زخم مشترک (در اینجا مادر زن یا خارسو) دارند.
-
انگوتین
واژهنامه آزاد
اَنْگُوْتِینْ. دردهخدا. کلمه ایست مشترک درزبان سنسکریت هندوپهلوی هخامنشی به معنای نگین وانگشترویاتک بودن ودرچشم بودن یک چیز
-
رونا
واژهنامه آزاد
معنای آن دراصل زیادی چیزی است و عربی میباشد مشترک بین دختروپسر معانی دیگر آن زیبا وروشن پاک میباشد
-
موقوف المعانی
واژهنامه آزاد
(مُوْقوفُ الْمَعانی) داری معنای مشترک یا وابسته. در شعر، بیت هایی که معنای وابسته به یکدیگر دارند و جدا از هم، معنای کاملی نخواهند داشت.
-
رانژه
واژهنامه آزاد
«رانژه کردن» اصطلاحی رایج در مراکز مخابراتی است. به عملی که طی آن شرکت مخابرات، برقراری ارتباط تلفن مشترک با اسپلیتر شرکت خدمات اینترنتی را فراهم می کند، رانژه کردن می گویند.
-
پاترم
واژهنامه آزاد
ملت( به زبان پارسی میانه:پاترم(patarm) ) به گروهی از انسانهای دارای فرهنگ، ریشه نژادی مشترک و زبان واحد اطلاق می گردد که دارای حکومتی واحد هستند یا قصدی برای خلق چنین حکومتی دارند.
-
باهمستان
واژهنامه آزاد
گروه اجتماعی که بر اساس ارزشهای مشترک دور هم جمع می شوند. مانند مفهوم یا اصطلاح اُمت که مسلمان ها براساس هویت دینی شان دور هم جمع می شوند. در انگلسی به آن (comunity)کامیونیتی می گوییم.