کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسآبکاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آب
واژهنامه آزاد
مایع نوشیدنی
-
آب
واژهنامه آزاد
مایع نوشیدنی
-
کوه مس
واژهنامه آزاد
نام محلی کوه فشارک(مارشنان)در هفتادو پنج کیلومتری اصفهان جاده نایین روستای فشارک
-
مس بابا
واژهنامه آزاد
( مس بابا ) در زبان سنگسری به معنی پدر بزرگ یا همان جد را گویند و به همدمش (مستنه ) به معنی مادر بزرگ
-
کوبن کاری
واژهنامه آزاد
محل اتصالات سازه های فولادی، به نحوی که نوعی فولاد قوی تر که به صورت گوی یا مخروطی شکل است، در سوراخ های پیش بینی شده قرار می گیرد و با فشار یا ضربۀ چکش های دستی یا هیدرولیکی در این حفره ها محکم می شود.
-
مد کاری
واژهنامه آزاد
(واژۀ پیشنهادی کاربران) گرایۀ کاری. زبانزدِ دانشی. از «گرویدن».
-
دنبال کاری
واژهنامه آزاد
انجام دادن کار
-
انجام کاری
واژهنامه آزاد
شکلی از اشکال و روشهای کارکردن که کار فرما در مقابل همان مقدار کار و نه بصورت روز مزد و یا ساعت کاری مزد را پرداخت نماید
-
لحیم کاری
واژهنامه آزاد
کَفشیرکاری.
-
ویژه کاری
واژهنامه آزاد
تخصص، کار تخصصی؛ کار تخصصی کردن.
-
یزدی کاری
واژهنامه آزاد
تزئینات درونی گنبد یا همان زیر گنبد، در معماری اسلامی.
-
اب اهن
واژهنامه آزاد
دوس
-
آب پاتنگ
واژهنامه آزاد
آب پاتنگ - ab patang - آب دنک که برای پاک کردن و سفید کردن برنج به کار می رود.
-
مشک اب
واژهنامه آزاد
خی.
-
ریختن آب
واژهنامه آزاد
صب.