کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
هانیز
واژهنامه آزاد
اسم روستايي تاريخي در نزديكي سنندج كه به مرور زمان از بين رفته
-
کفک
واژهنامه آزاد
نوعی قارچ انگلی که بر روی نان و میوه بر اثر مرور زمان بوجود میاید.
-
بازار صیقل کومه
واژهنامه آزاد
در قدیم به دلیل شرایط استراتژیک محل عبور و مرور و استراحتگاه مسافران در کلبه هایی در آن منطقه بود و همچنین نعل های اسبان خود را صیقل مدادندو به مرور زمان دو کلمه صیقل کومه(کلبه) شکل گرفت.
-
آقابالی
واژهنامه آزاد
والی به معنی استاندار یا بزرگ منطقه (ذی نفوذ) بوده و با احترام با آقا همراه شده (آقاوالی) که به مرور زمان به آقابالی تیدیل گشته است .
-
فرزاد
واژهنامه آزاد
اسم کردی است,از دو بخش تشکیل شده,فره(زیاد)و زات که تغییر پیدا کرده به مرور زمان یعنی(شجاعت)و معنی کلی آن شجاع و بی باک.
-
تریاک
واژهنامه آزاد
تریاک از کلمه ی تریاق که از ما قبل تاریخ پهلوی در ایران رایج بوده استنباط شده است و به مرور به تریاک تبدیل شده که ماه عسل گیاه خشخاش است
-
دینه کبود
واژهنامه آزاد
دینه کبود طبق نقل اهالی روستا از واژه " دانه کبود " است که طی سالهای متمادی به مرور به دینه کبود مبدل گشته است.
-
اخند
واژهنامه آزاد
اخند ؛ طبق اقوال قدیمی گویند دراصل ( آخوند) بوده اما به مرور زمان به اخند تغییر یافته - مقوله دیگر که ممکن است، برتری داشته باشد همه ی مردم ساکن در این ده یار ویاور هم دیگر بوده اند،یعنی رابطه آنها همچون برادر بوده . وچون که مردم این منطقه عرب زبانند...
-
اخند
واژهنامه آزاد
اخند ؛ طبق اقوال قدیمی گویند دراصل ( آخوند) بوده اما به مرور زمان به اخند تغییر یافته - مقوله دیگر که ممکن است، برتری داشته باشد همه ی مردم ساکن در این ده یار ویاور هم دیگر بوده اند،یعنی رابطه آنها همچون برادر بوده . وچون که مردم این منطقه عرب زبانند...
-
زولبیا
واژهنامه آزاد
در واقع منشا این کلمه زلف یار بوده است چون وقتیکه به زولبیا نگاه میکنید به شکل موهای درهم و برهم میباشد. این کلمه به مرور زمان در میان عوام به زولبیا تبدیل شده است
-
کلکش
واژهنامه آزاد
این نام یک روستا در شهرستان زنجان از توابع تهم نیز می باشد که در قدیم رفت آمد از شمال از این روستا زیاد بود با نام ترکی(گل ،گت ) که به فارسی رفت و امد میشود نام داشت که به مرور زمان کلکش تغییر کرده است
-
چنیم
واژهنامه آزاد
ردیف، میزون، سازمان یافته، مرتب، سرپا. اصطلاحی جدید که بیشتر بین قشر جوان جامعه رواج دارد؛ این اصطلاح در تهران در بین جوانان ظهور کرده و تکامل یافته است و به مرور به کلمۀ چنیم تبدیل شده است.
-
نپتا
واژهنامه آزاد
در گذشته، از لغت نپتا به جای واژه نفت استفاده می شده است. با ورود اعراب به ایران به علت نبود حرف پ در الفبای عربی، این لغت به نفتا تغییر یافت. با مرور زمان الف از انتهای آن حذف و به شکل امروزی نفت تغییر شکل یافت.
-
ماس ماسک
واژهنامه آزاد
هر چیزی که اسمش را ندانیم. ماسماسک همان Moscow made است که آذری ها نیز به آن مازگامت گویند. وسایل ساخت مسکو، که ایرانیها اسمشان را نمی دانستند، موسکومید نامیده می شد که به مرور در زبان پارسی ماسماسک و در ترکی مازگامت شد.
-
وارگه
واژهنامه آزاد
(varege)؛ جایگاه یا منزلگاهی موقت برای کوچ تابستانی، بهارگاه، منطقۀ ییلاقی. شکل اصلی این واژه در کردی «هه وار گه» بوده که به مرور زمان به صورت کوتاه شدۀ وارگه تلفظ و نگاشته شده است.