کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مردم به دور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پکال
واژهنامه آزاد
صورت، وجه، روی. به این نمونه از کتاب سووشون نوشته سیمین دانشور نگاه کنید:"دور تا دور میدان می دانندو او هم می خورد زمین و هی بلند می شود. سر و پکالش خینی می شود.
-
پرزین
واژهنامه آزاد
پرچینی از گلهای ریز که به دور باغات کشند
-
کرمان
واژهنامه آزاد
قلعه یا دژ یزرگی که به دور شهر کشیده می شد.
-
آسه
واژهنامه آزاد
(سِ)(اِ) معادل فارسیِ محور٬ میله ای که چرخ به دور آن بچرخد.
-
لوخن
واژهنامه آزاد
(luxan) قمر؛ جسم طبیعی که به دور سیاره یا سیارکی در گردش باشد.
-
خایر
واژهنامه آزاد
دور زدن پشت به باد و عوض کردن جای بادبان از راست به چپ یا بر عکس.(اصطلاح دریانوردی)
-
گرونه
واژهنامه آزاد
گُرونَه، گروهه، کلاف، کلاو، به مقداری نخ که به صورت کروی دور هم پیچیده شده باشد.
-
ورمزیار
واژهنامه آزاد
نام محله ای شهرهمدان که درزمانهای خیلی دور به علت شرارت تبعیدشده بودندواسم کنونی این محل به خیابان کرمانشاه تغییریافته است
-
دورال
واژهنامه آزاد
در زبان ترکی دور به معنی بیاست واستا و آل به معنی بخر و خرید کن ودر کل به معنی به است وخرید کن
-
قره چال
واژهنامه آزاد
قره در ترکی به معنی بزرگ وچال هم به معنی رنگ ما بین آبی و سیاه است بنابراین قره چال به معنی جایکه سرسبز است از دور به رنگ چال ( ترکی )دیده میشود.
-
ابر
واژهنامه آزاد
اّبِّر(ab-ber) به معنی پرت کردن چیزی است برای اینکه دیگر قادر به پیدا کردن آن نباشیم . گم کردن با عمل پرت کردن شی به جای دور. به پشت ابر ها انداختن .
-
پرستش
واژهنامه آزاد
از پیشوند "پر" به معنای پیرا و دور و پسوند"استادن"است.که روی هم دور و اطراف چیزی ایستادن میباشد. معنای دوم، پرستش به معنای نگه داشتن و مراقبت کردن است و مصدر است. کلمه پرستار به معنای مراقب است که این دو واژه یک ریشه دارند. مثلا آتش پرست در زردشتیان ...
-
پهپاد
واژهنامه آزاد
به معنای پرنده هدایت پذیر از دور است . یعنی نوعی پرنده (هواپیما) که بدون سرنشین است
-
غل
واژهنامه آزاد
غَلْ:(ghal) در گویش گنابادی یعنی به روی خود چرخیدن ، گردیدن دور خود در حال حرکت ، خزیدن ، لیز خوردن
-
انتزاعی
واژهنامه آزاد
ذهنی؛ آنچه مرتبط به ذهن و ساخته و پرداختۀ ذهن است. به برخی شیوه های هنری نیز اطلاق می شود که به ذهنیت گرایش داشته و کم یا زیاد، از واقعیت دور است.