کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مردم آزار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ایذایی
واژهنامه آزاد
توام با آزار و اذیت
-
گلگلی ات می خاره
واژهنامه آزاد
(عامیانه) آزار داری؟
-
بدافزار
واژهنامه آزاد
برنامههای رایانهای هستند؛ به علت آنکه معمولاً کاربر را آزار میدهند یا خسارتی بوجود میآورند، به این نام مشهورند.
-
مول
واژهنامه آزاد
مول /mul/ [آدم]دورو، موذی، گاه برای تأکید با «مِلیس» /melis/ می آید. «مولِ مِلیس» کسی را گویند که علیرغم ظاهر آرام و بی آزار خود، بسیار موذی و خطرناک است.
-
آزار
واژهنامه آزاد
ریشه گیاه آزارچوب به عنوان تسکین دهنده درد در کوفتگی ها و شکستگی ها مورد استفاده قرار می گیرد. بدین منظور در طی این تحقیق اثرات ضد دردی عصاره ریشه آزارچوب بررسی و با اثرات ضد دردی سالسیلات سدیم مقایسه شد.
-
اندرکو
واژهنامه آزاد
آسی یا کلافه کردن. به فتح الف، سکون نون، فتح دال و سکون راء. در اصل اندر کوه است یعنی درون کوه. گویی فرد به خاطر فرار از آزار و رنج به کوه می گریزد! مثال:بس است. سرم را خوردی. مرا اندرکو کردی!
-
کسوه
واژهنامه آزاد
در لغت:به کسر و ضم کاف و سکون سین و فتح واو از ریشه "کسو" به معنای لباس و پوشاک است. در فقه:به هر آنچه که مایه پوشش عرفی بدن فرد به گونه ای باشد که امکان رویت آن وجودنداشته باشد، کسوة گویند و برخی از فقیهان نیز لباس یا کسوة را مایه زیبایی نیز دانسته ...